خبری که باید تیتر اصلی نتایج انتخابات دیشب میبود در میان طوفانی از اخبار و نتایج غیرمنتظره گم شد. البته یکی از تیترهای اصلی همانی بود که از انتخابات انتظار میرفت: »حزب محافظهکار به رهبری استفن هارپر با دراختیار گرفتن ۱۶۷ کرسی، اکثریت مجلس این کشور را به دست آورد.»
مطالب مرتبط اینجا می آیند.
با این پیروزی این حزب برای ۴ سال آینده قدرت اصلی کشور را در دست دارد و میتواند برنامههایی را که به عنوان پلتفروم حزب اعلام کرده و در راس آنها افزایش اشتغال بدون افزایش مالیاتهاست اجرایی کند. واقعیت این است که تمام برنامهریزیهای این حزب در دو سال گذشته و خصوصا کشاندن احزاب رقیب به سوی بازی انتخابات اساسا برای دستیابی به همین هدف شکل گرفته بود. البته نتایج نظرسنجیها در ده روز آخر، مسئولین حزب را نگران ساخته بود اما مجموعه حوادثی در روزهای پایانی منجر به افزایش کرسیهای این حزب و تصاحب ۱۲ کرسی بیش از حداقل مورد نیاز برای اکثریت شدن (۱۵۵ کرسی) شد که پیروزی قابل توجهی است. اما همانطور که بیان شد اتفاقات مهمتر در جاهای دیگری به وقوع پیوست.
پیروزی غیرقابل باور NDP
وقتی ۵ هفته پیش رقابتهای انتخاباتی آغاز شد و جک لیتون رهبر حزب دموکرات نوین (NDP) با تکیه بر عصا و خسته از دوران طولانی درمان سرطان پا به رقابتها گذاشت عدهای میپرسیدند که آیا او میتواند این همه فشار را تحمل کند. لیتون نه تنها این فشارها را تحمل کرد بلکه پرتحرکتر از همه رهبران دیگر ظاهر شد، از شرق یا غرب کشور سفر کرد و هفته به هفته آمار علاقهمندان حزب را افزایش داد، محبوبترین رهبر حزب در میان رقبا شد و در ۱۰ روز آخر از دوستان لیبرال خود هم سبقت گرفت تا معلوم شود که اگر محافظهکاران به اکثریت نرسند و قرار بر تشکیل دولت ائتلافی میبود، این لیبرالها بودند که باید از NDP تقاضای به بازی گرفتن میشدند. حزب لیتون دیروز ۱۰۲ کرسی (حدود ۳۱ درصد آرا) را به دست آورد یعنی ۶۵ کرسی بیش از انتخابات گذشته (۳۷ کرسی) در سال ۲۰۰۸. بدین ترتیب، برای اولین بار در تاریخ این حزب و کانادا، رهبر حزب NDP به عنوان دومین حزب دارای اکثریت، به عنوان رهبر مخالفان (اپزیسیون) در مجلس معرفی شد.
البته پیروزی این حزب از دو زاویه خدشهبردار بود. اول اینکه بخش عمدهای از این افزایش کرسیها فقط در یک استان (کبک) اتفاق افتاد و برخلاف حزب محافظهکار، NDP نتوانست به خوبی تصویر یک حزب سراسری را از خودش به نمایش گذارد. دوم اینکه با اکثریت یافتن محافظهکاران، عملا هدف اصلی و مشترک NDP و لیبرالها که متوقف کردن ماشین اقتدارگرایی محافظهکاران بود محقق نشد و رهبر مخالفان در پارلمان، قدرتی را که پیش از این به دلیل اقلیت بودن حزب حاکم در اختیار داشت، احساس نخواهد کرد. با این همه، حزب دموکرات نوین به رهبری جک لیتون، از امروز دوران سیاسی جدیدی را آغاز میکند و باید دید آیا میتواند به گونهای ادامه دهد که این جایگاه را در سالهای بعد حفظ کند یا مجددا به رتبه سوم سقوط میکند. نمیتوان انکار کرد که بخشی از موفقیت لیتون به خستگی مردم از دو حزب سابقهدارتر محافظهکار و لیبرال و جدالهای آن دو با یکدیگر باز میگشت درحالیکه از این به بعد لیتون باید نشان دهد که به عنوان یک رهبر مستقل و پیشرو چقدر موفق است.
شکست بسیار تلخ لیبرالها
وقتی سه سال پیش، استفن دیون بدترین کارنامه انتخاباتی لیبرالها را به ارمغان آورد، همه کاسه کوزهها سر او، لهجه فرانسوی و فقدان کاریزمایش تعبیر شد. سقوط آزاد لیبرالها در انتخابات امسال، از دست دادن ۴۴ کرسی بیشتر از دوران دیون و کسب تنها ۳۴ کرسی (حدود ۱۹ درصد آرا) و سقوط به رتبه سوم یک ننگ سیاسی محسوب میشود. حالا مسئولان کهنسال حزب باید دریابند که ایراد صرفا در رهبری نیست بلکه در حزبی است که در این سالها نخواسته جوان و پرتحرک باشد و هنوز به پرسشهای جدید پاسخهای کهنه میدهد. لیبرالها با این نتیجه همه دستاوردهای مهم اقتصادی پل مارتین (در جایگاه وزیر اقتصاد کابینه ژان کریچین و سپس جایگاه نخست وزیری کانادا) که به عقیده عمده تحلیلگران، مهمترین عامل گذر سلامت کانادا از دشوارترین دوران رکود دهههای اخیر بود را برباد دادند و حالا باید فکر دیگری کنند.
شکست مفتضحانهتر این بود که رهبر حزب، مایکل ایگناتیف حتی نتوانست از حوزه خود به مجلس راه یابد و بدین ترتیب لیبرالها هم کرسیها را باختند و هم اعتبار و شان رهبرشان را. از همان ساعات اولیه اعلام آرا، جنگ شخصیتهای مهم حزب برای تغییر یا ابقا ایگناتیف آغاز شده و البته ایگناتیف دیشب اعلام کرد که تا زمانی که حزب از او نخواهد، او این جایگاه را ترک نمیکند.
دشواری دیگر این حزب در انتخابات چند ماه آینده انتاریو است که با توجه به شکست سخت در این انتخابات و از دست دادن کرسیهای فراوان در این استان، اعتماد به نفس حزب لیبرال استان هم به شدت آسیب خواهد دید و بعید نیست که NDP در این استان قدرت مانور زیادی برای انتخابات آتی پیدا کند.
پایان دوران حزب کبکی
اما پیروزی عجیب NDP در کبک یک نتیجه تلخ برای حزب کبکی (بلک کبکوآ) داشت، از دست دادن ۴۵ کرسی و کسب تنها ۴ کرسی (حدود ۶ درصد آرا). بدین ترتیب حزب کبکی عملا از عرصه تاثیرگذاری پارلمان فدرال خارج شد. این موضوع از آن جهت مهم است که این حزب به عنوان مهمترین حزب جداییطلب کبک که آرمان اصلی خود را ایجاد کشور مستقل کبک اعلام کرده همواره از احزاب بسیار موثر کانادا بوده و در مقاطع حساس از وزن پارلمانی خود نهایت استفاده را برای گرفتن امتیاز از دولت مرکزی برای کبکیها برده است. حالا در حالیکه یک حزب فدرال (NDP) بدون شعارهای جداییطلبانه اما با همان شعارهای سوسیالیستی، نمایندگی کبکها را بر عهده گرفته باید دید که آیا ساکنان کبک، واقعا و برای همیشه پرونده جداییطلبی را بستهاند یا این موضوع هم موقت است.
ضربه سختتر برای ژول دوسپ، رهبر کهنهکار و قدیمی این حزب در دو دهه گذشته این بود که وی هم همانند ایگناتیف از حوزه خود به مجلس راه نیافت. البته دوسپ در سخنرانی بسیار خوبی در شب گذشته رسما اعلام کرد که جایگاه رهبری را ترک خواهد کرد و فرد دیگری جایگزین وی خواهد شد.
ورود سبزها به پارلمان
اما اتفاقات عجیب و غریب انتخابات شب قبل با یک خبر دیگر تکمیل شد. «الیزابت می» رهبر سبزهای کانادا به عنوان اولین فرد از این حزب به پارلمان راه یافت. همین یک صندلی که به این خانم سخنور فرصت چالش با رهبران دیگر احزاب را میدهد میتواند فرصتی برای گسترش یافتن این حزب در سالهای آتی بشود خصوصا که با خلا پیش آمده از سقوط لیبرالها که از قدیمیترین احزاب کانادا هستند عرصه برای چهرههای تازه بازتر شده است.
آیا محافظهکاران دوران راحتی را خواهند داشت؟
از نظر مقررات پارلمانی چنین است. حالا آنها میتوانند هر قانونی را به راحتی تصویب کنند اما حقایق جای دیگری است. حزب هارپر تنها کمتر از ۴۰ درصد آرا را به خود اختصاص داد. در واقع وزن سیاسی این حزب نسبت به انتخابات قبلی افزایش زیادی نیافته است. پس چطور به اکثریت رسید؟ همانطور که قبلا گفته بودیم در اثر رقابت شدید بین لیبرالها و NDP در برخی حوزهها خصوصا در کرسیهای فراوان ناحیه تورنتوی بزرگ، پیروز اصلی، کاندیداهای محافظهکار شدند. یعنی در حالیکه کاندیدهای چپ و میانه (NDP و لیبرال) جمعا بیش از یک و نیم برابر کاندیدای محافظهکار رای داشتند، شکستن رای آنها به پیروزی محافظهکاران ختم شد. معنای این سخن این است که هارپر برای ۶۰ درصد کاناداییها و خصوصا در استانهای مهمی چون کبک، انتاریو و بریتیشکلمبیا که قلب فعالیتهای تولیدی، آموزشی و صنعتی کشور هستند انتخاب اول نبوده است پس اگرچه میتواند در مجلس کار خود را پیش ببرد اما باید با چالشهایی که افکار عمومی، رسانهها و احزاب رقیب با قدرت و شدت بیشتر برایش پدید میآورند مقابله کند تا بتواند این ۴ سال را با خیال آسوده به پایان رساند.
تاثیر نتایج این انتخابات بر سیاستهای مهاجرتی جداگانه بررسی خواهد شد.
ثبت دیدگاه