هدر اسکافیلد The Canadian Press/برگردان نادیا غیوری
وزیر مهاجرت و شهروندی، آقای جیسن کنی، هیچ وقت با مشکل فقدان بلندپروازی مواجه نبوده و اهداف جدیدش هم در واقع ایجاد شکلی تازه و بخشیدن حیاتی مجدد به نیروی کار در کاناداست. او در نظر دارد تا سیستم مهاجرتی را به ماشینی چابک و کارآمد مبدل سازد که با کمک آن بتوان به عدم تعادل جمعیتی در کانادا کمک کرد و همزمان قدرت رقابت کشور را در سطح جهانی تقویت نمود.
وقتی همین هفته وی اهداف مهاجرتی سال آینده کشور را اعلام کرد، شاهد آن بودیم که چگونه گام اول برای رسیدن به اهداف مورد نظر وی برداشته خواهد شد.
آقای کنی میگوید که وقتی اصلاحات چندگانهای که وی در مورد سیستم مهاجرتی در نظر دارد به مرحله اجرا درآید، جریانی از تازهواردان به کشور کانادا هدایت خواهند شد که اغلب آنها را جوانان و بهویژه جوانانی که بیشترشان هم به یکی از دو زبان انگلیسی یا فرانسه مسلط هستند تشکیل خواهند داد.
این عده در حدود یک سال بعد از ارائه تقاضای خود جهت مهاجرت، اجازه ورود به کانادا را دریافت خواهند نمود. و خیلی زود بعد از ورود خود مالیات خواهند پرداخت زیرا توانستهاند قبل از آمدن خود شغلی پیدا کنند و یا به فاصله بسیار کوتاهی بعد از ورود خود خواهند توانست شغل مورد نظر خود را بیایند.
وی طی مصاحبهای با مطبوعات کانادایی اعلام کرده است: «ما میخواهیم در عرض چند سال به جایی برسیم که دارای سیستمی منعطف و زمانمند و دقیق… شویم تا بتوانیم بر اساس آن افراد را در حدود یکسال بعد از ارائه تقاضایشان پذیرش کنیم.» او در ادامه توضیح داد: «سیستمی که به افرادی که از پیش دارای پیشنهاد شغلی از طرف یک کارفرمای کانادایی باشند، اولویت دهد زیرا این افراد میتوانند بسیار موفق باشند. سیستمی که بتوانیم بر مبنای آن جمعیت مهاجران را به شکل مناسبتری در کشور توزیع کنیم. و سیستمی که ما راحتتر بتوانیم بر اساس نیازهای بازار کار کشور، معیارهای پذیرش مهاجر خود را در آن تغییر دهیم. این چیزی است که ما میخواهیم به آن برسیم.»
اما راه رسیدن به این نقطه چندان هموار نیست. منتقدان وی با اهداف او مخالفتی ندارند اما آنچه آنان را برآشفته است، راههایی است که او برای رسیدن به این اهداف در پیش گرفته.
آقای دان دیویس، نماینده حزب NDP و منتقد سیاستهای مهاجرتی وی طی تماسی تلفنی از شهر ونکوور به ما میگوید: «این درست مثل این است که بگویند ما میخواهیم در ماه سرد ژانویه هوا گرم و آفتابی باشد. خب همه ما چنین چیزی را میخواهیم. اما او توضیح نمیدهد که چطور این موضوع امکانپذیر است.او اهداف را مشخص کرده اما نگفته که چطور باید به آنها رسید.»
کنی پیشبینی کرده که لازم است ماشین فرسوده مهاجرت کانادا در بسیاری از جنبههای مختلف تعمیرات و تغییراتی اساسی داشته باشد. نیروهای شاغل در اداره تحت امر او مطالعاتی را در این زمینه آغاز کردهاند تا ببینند که موفقترین روش مهاجرتی برای کانادا کدام است و کدام روشها موفق نخواهند بود. آقای کنی در این زمینه مشاورههای زیادی انجام داده و تلاش نموده است تا ببیند مردم کانادا بیشتر خواستار جذب کدام گروه از مهاجران هستند.
و حالا وقت عمل فرا رسیده است. قرار است که آقای کنی روز سهشنبه گزارش سالانه مهاجرت را در مجلس قرائت کند و نتایج را به سمع و نظر نمایندگان برساند. مثل همیشه این گزارش دربرگیرنده تصمیمات وی در زمینه تعداد مهاجران به کانادا در سال ۲۰۱۲ و نوع این مهاجران نیز خواهد بود. در این گزارش مجموعهای از اهداف اجرایی برای هر گروه از مهاجران از مهاجران متخصص گرفته تا والدین و پدربزرگها و مادربزرگها ارائه خواهد شد.
عدد اصلی و مهم تعداد کلی مهاجرانی است که کانادا خواهد پذیرفت و آنچه مسلم است این است که بهرغم فشارهای وارده از سوی احزاب مخالف، این عدد نسبت به قبل افزایش نخواهد یافت. کانادا در زمان روی کار بودن دولت محافظهکار سالانه به طور متوسط ۲۴۵ هزار مهاجر را پذیرا بوده است که از نظر استاندارد تاریخی، این رقم رقم بالایی است.
در حالیکه برخی مخالفان معتقدند که اگر کانادا درهای خود را به روی تعداد بیشتری از مهاجران باز کند همزمان میتواند بر مشکلاتی چون معضل عدم تعادل جمعیتی، کمبود نیروی کار، تقاضاهای خانوادگی و معضل انباشت پروندهها فائق آید، اما آقای کنی با این عقیده موافق نیست و از پذیرفتن آن سر باز میزند.
او میگوید: «به نظر من ما نمیتوانیم در واقعیت تعداد مهاجران را به یک نسبت حجمی افزایش دهیم. به اعتقاد من سیاستگذاران باید به نظرات مردم در زمینه مهاجرت گوش کنند و خود را از این نظرات جدا نکنند. همین اتفاق بوده که در برخی از کشورهای اروپایی به بروز مشکلات عدیدهای منجر شده است.»
در حال حاضر به دلیل شورشهایی که در مخالفت با مهاجرت طی سه سال اخیر در برخی از کشورهای غربی اتفاق افتاده، بسیاری از سیاستگذاران امر مهاجرت سعی دارند تا با اتخاذ روشهایی از این گونه بحرانها اجتناب کنند.
آقای کنی به خوبی منطقی را که میگوید برای غلبه بر مشکلاتی چون کمبود جمعیت، پیر شدن آن و کمبود نیروی کار در بازار کار حداقل باید تعداد مهاجران سالانه کشور را سه برابر رقم فعلی نمود، درک میکند. اما او میگوید که کانادا نمیتواند این تعداد از افراد جدید را در خود جذب کند و کاناداییها هم پذیرش چنین جریانی را ندارند. او در این زمینه به نتایج نظرسنجیای که سال گذشته توسط اداره Human Resources and Skills Development Canada انجام شد، اشاره میکند. در این نظرسنجی ۴۷ درصد از پاسخ دهندگان تعداد مهاجران را کافی و ۳۴ درصد نیز آن را خیلی زیاد دانسته بودند.
آقای کنی میگوید: «به نظر من به هیچ وجه نباید از این نتایج برداشت ضدمهاجرتی داشت؛ همانطور که احتمالا خیلی از مهاجران جدید به شکل نامتناسبی چنین برداشتی را خواهند کرد. به اعتقاد من این حرف یعنی اینکه کاناداییها احساس میکنند تعداد افراد جدیدی که هر سال میتوانند در این جامعه با موفقیت استقرار پیدا کنند، در عمل محدودیت دارد. آمارهای گستردهتر در کانادا حکایت از موافقت با پدیده مهاجرت دارند اما احتیاط حکم میکند که ما هم بتوانیم افرادی را که وارد کانادا میشوند، با موفقیت جذب کنیم و به کار گیریم.»
وقتی تعداد مهاجران مشخص شد، آقای کنی تمام توجه خود را بر خلاص شدن از انبوه پروندههای انباشته شده از مهاجران بالقوهای متمرکز خواهد نمود که مدتهای مدیدی است در صفهایی طویل به انتظار بررسی پروندههای تقاضای خود ایستادهاند. در این صف حدود یک میلیون نفر سالهاست که منتظر شنیدن خبری از اتاوا هستند.
آقای کنی پیشنهاد داده است تا در برخی حوزهها تعداد متقاضیان محدود و مشخص شود. احتمالا وی این تحدید را هم از تقاضاهای اقامت گروه والدین و پدربزرگ و مادربزرگها آغاز خواهد نمود. این کار از میزان انباشت پروندهها خواهد کاست، جریان مهاجران به کانادا را جوانتر خواهد کرد و هزینههای خدمات اجتماعی کشور را کاهش خواهد داد.
بعد از این مرحله و زمانی که اعداد تحت کنترل قرار گرفتند، آقای کنی قصد دارد تا به کیفیت جریانهای مختلف مهاجرتی بپردازد.
در بهار آینده آقای وزیر قصد دارد تا سیستم امتیازدهی، که تعیینکننده صلاحیت مهاجران اقتصادی است، را متحول کند. در این تغییرات مهاجران جوان و دارای تحصیلات با کیفیت عالی رتبه بیشتری خواهند آورد و احتمالا تاکید بر قابلیتهای زبان (انگلیسی یا فرانسه) بیشتر خواهد شد. به گفته آقای وزیر در آن صورت کمیت تحصیلات ارزش کمتری خواهند داشت.
اما آقای دیویس معتقد است که این اولین باری نیست که آقای کنی تلاش کرده تا در جریان مهاجران اقتصادی اصلاحات و تغییراتی ایجاد نماید. به عقیده او در چند سال گذشته آقای کنی برای محدود کردن تعداد تقاضاها سه دستورالعمل مختلف را به اجرا درآورده و مشاغل خاصی را در اولویت این صف قرار داده است و این واقعیت که او همچنان از اصلاح سیستم سخن به میان میآورد، تاییدی بر این حقیقت است که اصلاحات قبلی او موفق نبودهاند.
به نظر آقای دیویس آقای کنی نمیتواند برای شکل دادن به آینده بازار کار در کانادا و تنوع جمعیتی آن، فقط به ایفای نقش «خرگوش انرژایزر» (خرگوشی سفید و پرجنب و جوش که نشان تجاری باطریهای انرژایزر است) بسنده کند. او میگوید: «به نظرم او نمیداند که دارد چه میکند. فکر میکنم باید کمی از سرعتش کم کند.»
ثبت دیدگاه