زندگی خانواده های کانادایی با مهدکودک های بچه ها پیوندی عمیق خورده است. شیوه زندگی غالب در این کشور که با تمایل به اشتغال و درآمدزایی زن و شوهر و ارتقاء استانداردها و رفاه خانواده عجین شده، نقشی محوری به مهدکودک ها داده است. خصوصاً که در آمریکای شمالی (برخلاف اروپا) نرخ زاد و ولد نسبتاً بالاست و در همه خانه ها فریادهای کودکان شاد و بانشاط، خرسندی توام با سردرد! را به ارمغان می آورد. دولت لیبرال انتاریو در نظر دارد تا تغییرات قابل توجهی در سیستم خدمات رسانی این مراکز ایجاد کند. در اینجا به مهم ترین نکات این تغییرات می پردازیم.
سال آینده در استان اونتاریو مهدکودک ها تمام وقت می شوند
به گفته دالتون مک گینتی، نخست وزیر اونتاریو، از سال آینده و به رغم کسری شدید بودجه دولت در این استان، مهدکودک ها یا Kindergartenها در مدارس برای بچه های ۴ و ۵ ساله تمام وقت خواهند شد. این برنامه که تحقق کامل آن تا سال ۲۰۱۵ طول می کشد، درصورت اجرا سالانه یک و نیم میلیارد دلار کانادا هزینه دربرخواهد داشت و حاصل آن ۵۰۰ میلیون دلار بیشتر از آن چیزی خواهد بود که در ابتدا گمان می رفت. مک گینتی می گوید: «پدر و مادرهای همه جا مثل هم هستند. تنها چیزی که آنها برای فرزندانشان می خواهند این است که به بهترین شکل ممکن بزرگ شوند و توانایی هایی خود را به کامل ترین وجه بشناسند. تردیدی نیست که در اقتصاد جهانی که بر مبنای رقابت و دانش بنا شده، سرمایه گذاری روی نسل جوان می تواند ما را از داشتن آینده ای موفق و نیروی کاری قدرتمند که با بهترین های روی زمین رقابت می کند و پیروز می شود، مطمئن کند.»
برای اجرای این طرح باید معلمان و مربیان مهدها در کنار هم کار کنند. اگر والدین بخواهند که فرزندشان بیش از ساعات اضافه شده در مدرسه بماند باید در ازای درخواست خود مبلغی پرداخت کنند. ساعات بعد از پایان کار مدرسه را نیز مربیان مهد اداره می کنند. این طرح در حال حاضر در دبستان «گابریل روی» تورنتو درحال اجراست و مدیر مدرسه نیز براین باور است که اجرای آن تأثیر بسیاری بر بروز قابلیت و توانایی های بچه ها داشته و آنها در کلاس های اول و دوم از مهارت خواندن و ارتباط برقرار کردن بهتری برخوردار خواهند شد. این طرح با نظرات موافق و مخالفی روبروست که درپی می خوانیم.
در سپتامبر آینده این برنامه (با هزینه ۲۰۰ میلیون دلار کانادا) برای حدود ۳۵هزار کودک آغاز می شود. این رقم حدود شانزده درصد کل کودکانی است که در حال حاضر می توانند در این کلاس ها شرکت کنند. یکی از مادران معتقد است که باید منتظر ماند تا این طرح آرام آرام اجرا شود و از تعجیل در آن پرهیز شود تا همه جوانب آن به خوبی سنجیده شود. البته تا همینجا هم اجرای این طرح حداقل یک نتیجه نامطلوب دارد و آن اینکه به این ترتیب ظرفیت متوسط کلاس ها که از پیش دبستانی تا کلاس سوم به بیست نفر رسیده بود با اجرای این طرح برای دو گروه اول به ۲۶ نفر می رسد.
گفتنی است اجرای این طرح درمورد تمامی بچه های چهار و پنج ساله، موردی است که مک گینتی در انتخابات گذشته آن را وعده داده و بعد از انتخاب مجدد هنوز موفق نشده بود آن را بطور کامل عملی کند. وی در ماه جون گفته بود که می خواهد با توجه به تلاش های دولتش برای فقرزدایی، برنامه آموزش تمام وقت (کل روز) را در مدارس مناطق کم درآمدتر آغاز کند. البته اولویت با مدارسی خواهد بود که تعداد ثبت نام دانش آموز در آنها کم شده چون در این صورت آنها از امکانات و فضای بیشتری برای دانش آموزان جدید برخوردارند.
سام هاموند، مدیر فدراسیون معلمان ابتدایی اونتاریو از همان ابتدا و زمانی که دولت استان تصمیم گرفت تا برای اجرای این طرح به جای استفاده از خدمات نیروهای با کیفیت پایین تر از معلمان تمام وقت ابتدایی به همراه مربیان مهد استفاده کند، از حامیان آن بوده و می گوید: «دولت را برای تعهدی که در قبال خدمت رسانی به کودکان کم سن تر در خود احساس می کند تحسین می کنیم. اجرای این طرح در شرایط اقتصادی فعلی شجاعت زیادی می خواهد اما تردیدی نیست که بازخورد آن نه تنها برای بچه ها بلکه برای کل کامیونیتی ها و اقتصاد در درازمدت بسیار خوب خواهد بود.»
درسوی دیگر این ماجرا اتحادیه معلمان قرار دارد که از مخالفان این طرح محسوب می شود چون نمی خواهد اعضایش تنها نیمی از مدت کار این کلاس ها در آن حضورداشته باشند و سرپرستی باقی مدت کلاس به یک مربی مهد واگذار شود که از نظر هزینه و حقوق پرداختی، به صرفه تر هستند. بعد از طرح این بحث، دولت پذیرفته تا در تمام مدت کار این کلاس ها یک معلم و یک مربی در کنار هم حضور داشته باشند و این به معنای هزینه ای معادل صدهزاردلار بیشتر در سال برای هر کلاس خواهد بود.
یکی دیگر از اشکالات اتحادیه معلمان به این طرح، بالا رفتن تعداد بچه ها در کلاس هاست که ممکن است تا ۳۰ کودک هم برسد و این یعنی امکان توجه کمتر معلم یا مربی به هر کودک. این بار نیز دولت بدرستی، البته از نظر تئوری، پاسخ داده که با وجود دو سرپرست در یک کلاس، کودکان نه تنها از توجه و مراقبت کمتری برخوردار نخواهند بود بلکه همه چیز روال مطلوب خود را طی می کند. اما درعمل یک کلاس ۳۰ نفره، حتی اگر مبنای کار در آن بر بازی هم باشد، نمی تواند فضای خوبی برای آموزش فراهم کند چرا که در چنین فضای متراکمی متوجه نگهداشتن این تعداد بچه، هدایت آنها برای انجام فعالیت های مختلف و احتراز از هرج و مرج، کاری سخت و دشوار خواهد بود.
در نهایت باید امیدوار بود تا با همکاری درست میان معلمان و مربیان در این کلاس ها بهترین نتیجه ممکن از تشکیل آنها گرفته شود و آنها بدون توجه به دعواهای میان نمایندگان دو گروه به وظیفه خود عمل کنند. قرار بر این شده تا در صورتی که تعداد بالای بچه ها در کلاس مخل امر آموزش آنها باشد، در سال های بعد کلاس ها کم جمعیت تر شوند. این تنها می تواند نارضایتی والدین نخستین گروه بچه های شرکت کننده در این طرح را به دنبال داشته باشد چرا که آنها فرزندان خود را موش های آزمایشگاهی نمی دانند!
این مقاله از سوی تیم نویسندگان شرکت خدمات مهاجرتی کنپارس به مدیریت آقای دکتر مختاری تهیه شده و در سایت www.parscanada.com منتشر شده است. انتشار آن در دیگر وب سایتها تنها با ذکر منبع مجاز است. تقاضا داریم موارد تخلف را از طریق ایمیل [email protected] به اطلاع ما برسانید. برای اقدام به مهاجرت از طریق نیروی متخصص، سرمایه گذاری و هر گونه روش دیگر با دفاتر شرکت کنپارس تماس بگیرید.
ثبت دیدگاه