در بخش اول این مقاله تحلیلی به معرفی مقطع دکترای تخصصی در جهان و انتقادات مربوط به آن پرداخته شد. در اینجا بهصورت ویژه به وضعیت این مقطع در امریکای شمالی پرداخته شده است.
وضعیت تحصیلات دکتری در امریکای شمالی
همانگونه که در نمودارهای ذیل نشان داده شده، تعداد فارغالتحصیلان دکتری در علوم و مهندسی از دانشگاههای ایالات متحده در سال ۲۰۰۷ تا بیش از۴۱ هزار نفر افزایش یافته است. این در حالی است که بیشترین نرخ رشد مربوط به رشتههای مرتبط با علوم پزشکی بوده است. همچنین میتوان مشاهده نمود که برای تکمیل دوره تحصیل مقطع دکتری به طور میانگین ۷.۲ سال زمان نیاز است. این در حالی است که تعداد کسانی که بین ۱ تا ۳ سال پس از فارغالتحصیلی میتوانند کار تمام وقت دانشگاهی بیابند رو به کاهش است.
منبع:Science and economic indicators ۲۰۱۰
اما بر اساس آخرین آمار رسمی که توسط دولت کانادا در سال ۲۰۰۶ منتشر شده، تعداد دانشجویانی که در مقطع دکتری در کانادا طی سال تحصیلی ۲۰۰۴-۲۰۰۵ از موسسات کانادایی فارغالتحصیل شدهاند به حدود ۴ هزار نفر میرسد. طبق سرشماری سال ۲۰۰۱ در کانادا، تعداد دارندگان مدرک دکتری در این کشور ۰.۴۱% از کل جمعیت کانادا را تشکیل میدادند در حالی که آمارها در سال مشابه برای ایالات متحده سطح ۰.۷۲% از کل جمعیت را نشان میدهد. با این وجود همانگونه که در نمودار زیر نشان داده شده، از سال ۱۹۸۶ تا زمان این آمارگیری، این میزان از دارندگان مدرک دکتری در هر دو کشور رو به رشد بودهاند.
منبع: سرشماری کانادا و ممیزی جمعیت کنونی امریکا (CPS)
اگرچه احتمالا تعداد فارغالتحصیلان دکتری در کانادا هنوز هم رشد چشمگیری نسبت به این آمار نداشته باشد ولی تعداد افرادی که برای این مقطع پذیرفته میشوند و ثبت نام مینمایند به طور قابل توجهی افزایش داشته است. بر طبق آمار تعداد دانشجویان مقطع دکتری از سال ۲۰۰۰ تا کنون سالانه بیش از ۷% رشد داشته است و طبق سرشماری سال ۲۰۰۵ تعداد ۳۴ هزار نفر در کانادا مشغول به تحصیل در این مقطع تحصیلی بودهاند. انجمن دانشگاهها و کالجهای کانادا (AUCC) دو فاکتور را به این رشد نسبت داده است؛ اول اینکه تعداد دانشگاهها و استادان دانشگاه در کانادا افزایش یافته که این بدین معنی است که ظرفیت دانشگاهها برای پذیرش دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی افزایش یافته، و علت دوم اینکه سطح تامین بودجه برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی از طریق کمکهزینههای دانشجویی و پژوهشی توسط دولت و دانشگاههای کانادا در دهه اول هزاره دوم افزایش داشته است. یقینا افزایش پذیرفتهشدگان در مقطع دکتری، افزایش دارندگان این مدرک آکادمیک در سالهای پیش رو را به همراه خواهد داشت.
طبق آمارهای کانادا در سال ۲۰۰۵ ، ۲۱% از فارغالتحصیلان در مقطع دکتری در زمینه علوم بیولوژیکی بودهاند. مهندسی و علوم انسانی هر یک حدود ۱۰% را به خود اختصاص دادند، روانشناسی ۹%، علوم اجتماعی ۸% و آموزش ۹% سهم داشتهاند. بدین ترتیب میتوان گفت که علوم فیزیکی، علوم اجتماعی و مهندسی که در دسته «علوم و مهندسی» قرار میگیرند، زمینه تحصیلی بیش از ۷۵% فارغالتحصیلان دکتری در کانادا بودهاند. این در حالی است که در ایالات متحده این زمینهها ۶۸% از فارغالتحصیلان دکتری را شامل میشوند چرا که فارغالتحصیلان دکتری در زمینه آموزش در ایالات متحده به مراتب بیشتر از کانادا میباشند. نمودار زیر اطلاعات بیشتری را در مورد زمینههای فارغالتحصیلان دکتری ارائه میدهد.
اما بر طبق آمار در سال ۲۰۰۵ به طور تقریبی ۲۳% از کل فارغالتحصیلان دکتری در کانادا را دانشجویان خارجی و یا بینالمللی تشکیل میدادهاند. پیش از هر چیز ابتدا تعریف دانشجوی خارجی و بینالمللی را مرور میکنیم. طبق تعریف OECD، به دانشجویانی بینالمللی (اینترنشنال) گفته میشود که کشور خود را ترک کرده و به منظور ادامه تحصیل به کشور دیگری نقل مکان نمایند. به این دسته از دانشجویان گاهی دانشجویان ویزایی (Visa students) نیز گفته میشود. اما افرادی که به تازگی اقامت دائم گرفتهاند و مشغول به تحصیل هستند به عنوان دانشجوی خارجی شناخته میشوند چرا که تابعیت کشوری که در آن تحصیل میکنند را ندارند.
دانشجویان خارجی و بینالمللی بیشتر در زمینههای مهندسی و علوم فیزیکی مشغول بودهاند به گونهای که ۴۲% از فارغالتحصیلان دکتری در مهندسی و ۳۲% از فارغالتحصیلان دکتری در علوم فیزیکی را تشکیل دادهاند. شاید این نشاندهنده تمایلات دانشجویان خارجی به زمینههای فنی باشد که احتمالا در کشورهای خودشان دارای دورنمای شغلی بهتری است و همچنین موانع کمتری از نظر زبان پیش روی آنها قرار میدهد.
نکته قابل توجه این است که کاناداییها به نوبه خود برای انجام تحصیل در مقطع دکتری به ایالات متحده نقل مکان میکنند به طوری که در سال ۲۰۰۵، کانادا پنجمین کشور از نظر تعداد دارندگان فارغالتحصیل مقطع دکتری در کشور امریکا بوده است. در سال ۲۰۰۵ به طور تقریبی ۳۵% از فارغالتحصیلان دکتری در امریکا را دانشجویان خارجی و بینالمللی تشکیل دادهاند که ۱۲% بیش از کانادا بوده است.
باید اضافه کرد که از سال ۲۰۰۷ تا کنون تعداد دانشجویان بینالمللی در کانادا رشدی ۳۶ درصدی داشته و در سال ۲۰۱۲ بیش از ۲۳۹ هزار دانشجوی بینالمللی در این کشور مشغول به تحصیل هستند ( طبق سرشماری در سال ۲۰۰۹ بیش از ۱،۱۰۰،۰۰۰ دانشجو در دانشگاههای کانادا مشغول به تحصیل بودهاند) که یقینا در پی این رشد تعداد دانشجویان بینالمللی مقطع دکتری نیز رشد داشته است.
این بحث ادامه دارد…
متن کامل این گزارش در شماره یازدهم پرنیان منتشر شده است.
ثبت دیدگاه