در حالیکه چین، دومین اقتصاد پرقدرت جهانی پس از آمریکا (چین در سال ۲۰۰۹ این جایگاه را از ژاپن گرفت) برای حفظ سقف جمعیت یک میلیارد و سیصد میلیون نفری خود بر اعمال شدیدتر مقررات «مجازات خانوادههای دارای بیش از یک فرزند» تاکید میکند، محققان کانادایی با محاسبات متعدد نشان میدهند که کانادا برای جبران پیری تدریجی جمعیت و کاهش نیروی فعال در بازارکار باید مجموعه سیاستهای ترکیبی و منسجمتری را به اجرا گذارد.
دو تن از برجستهترین محققان یک مرکز معتبر تحقیقاتی در کانادا C. D. Howe Institute در یک صد و چهل و دومین سالگرد جشن استقلال کانادا در اول جولای امسال اعلام کردند، حل مشکل جمعیتی کانادا تنها به اتکای پذیرش مهاجران جوان ممکن نیست.
این پژوهش بیان میکند کانادا در سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۸ توانست سالانه با افزایش ۴۳ صدم درصد به جمعیت کشور از طریق پذیرش مهاجرین، یک سیاست موفق مهاجرپذیری را اعمال کند. این عدد در فاصله سالهای ۱۹۸۹ تا ۲۰۰۷ بهبود بیشتری یافت و به ۶۷ صدم درصد رسید اما با ورود به دوران کهنسالگی بیبی بومرها، موج سنگین پیری جمعیت در سالهای آتی به شکلی است که کشور برای جبران نرخ رشد جمعیت باید رقم مهاجرپذیری را به دو و نیم برابر سال ۲۰۰۷ افزایش دهد که چنین چیزی از سوی پژوهشگران نامبرده غیرواقعی تعبیر شده است.
آن دو تاکید میکنند که باید سیاستهای موفقتر مهاجرپذیری را ادامه داد اما در عین حال به دلیل وجود محدودیت عملی در میزان جذب مهاجر در درازمدت باید سه سیاست عمده را در کشور تعقیب کرد تا بتوان نیروی بازار کار کانادا را تامین کرد. این سیاستها عبارتند از: اول، افزایش سن بازنشستگی اجباری از ۶۵ سال به ۷۰ سالگی، دوم تشویق زوجهای جوان به بچهدار شدن از طریق اعمال مشوقهای بیشتر با هدف رسیدن به نرخ متوسط ۲.۱ فرزند به ازای هر زن در کشور (در مقایسه با ۱.۵۴ فعلی) و سوم، افزایش میزان بهرهوری به اندازه یک درصد. آنها در قالب سناریوهای مختلف در این پژوهش نشان دادهاند که با حفظ نرخ زاد و ولد کنونی و نرخ مهاجرپذیری سال ۲۰۰۷، هرچند که جمعیت کانادا در ۱۰ سال آینده حدود ۳ میلیون نفر افزایش یافته و همچنین تا سال ۲۰۵۷ به حدود ۴۵.۲ میلیون نفر خواهد رسید اما میزان عدد Old-Age dependency ratio از ۲۰.۵ درصد فعلی به ۲۵.۷ در ۱۰ سال آینده و رقم نگران کننده ۴۶.۳ درصد در سال ۲۰۵۷خواهد رسید. در واقع، این پژوهشگران بر این نکته تاکید میکنند که صرف تمرکز بر سیاستهای حفظ میزان جمعیت کشور در حالت فعلی بدون اعمال سیاستهای اجرایی عملی و واقعی برای حفظ نرخ رشد بازارکار، مشکلات آتی بازارکار و کمبود نیروی انسانی مورد نیاز این بازار را جبران نخواهد کرد.
لازم به یادآوری است که بازنگری در نرخ بازنشستگی در برخی حوزه های پرمسئلهتر آغاز شده و مثلاً در انتاریو سقف سنی برای بازنشستگی اساتید دانشگاهی حذف شده است. نیاز شدید بازار کار کانادا به تخصصهای حرفهای سبب شده که این بازار سیگنالهای متعدد به بازنشستگان قبلی بزند اما مسئله اینجاست که به دلیل سطح درآمدی بالای اکثر این بازنشستگان، بهبود شرایط بهداشتی و سلامتی که سبب شده تعداد بیشتری از آنها خود را در شرایط خوبی برای یک زندگی راحت و بی دردسر در دوران کهنسالگی احساس کنند و همچنین گسترش روزافزون اتحادیههای کارگری که به سادگی به تغییر قوانین بازنشستگی به نفع کارفرمایان تن نمیدهند، اجرای این گونه سیاستها دشوار شده است. مورد دیگر ایجاد شکاف فزاینده کیفی میان نیروی کار متخصص و افراد کمتر ماهر در جامعه است. مجموعه سیاستهای مهاجرتی و آموزشی و همچنین بیرغبتی اکثر ساکنان قدیمی کانادا به فراگیری مهارتهای تخصصیتر سبب شده که در عین نیاز فراوان به برخی حوزههای تخصصی، بازار دچار خلا در آنها شده باشد و برعکس در مشاغل غیرتخصصیتر با اشباع مواجه باشد. دلایل دیگری چون ورود تکنولوژیهای جدید و فقدان نیروهای ماهر متناسب با آنها بر این شکاف افزوده است.
در مجموع به نظر میرسد، به دلیل موج خروج بازنشستگان و فقدان سیاستهای عملی که بتواند به سرعت به رفع مشکل بپردازد، چشمانداز بازار کار کانادا در دهه آینده برای نیروهای فعال، خصوصاً متخصصین حوزههای پرمسئلهتر نظیر بهداشت و درمان و همچنین متبحرین در کار با تکنولوژیهای نوین بسیار جذاب خواهد بود.
ثبت دیدگاه