جولیوس (ژولیوس) اچ. گری وکیل سرشناس کانادایی- بهویژه در حوزه حقوق بشر و طرح دعاوی علیه دولت- و یکی از برجستهترین چهرههای آکادمیک کبک در حوزه حقوق، متولد ۱۹۴۸ لهستان است. وی که فارغالتحصیل سال ۱۹۷۳ در رشته کارشناسی ارشد حقوق دانشگاه مکگیل است از ۱۹۷۴ به عضو کانون وکلای کبک و کانادا درآمده است. گری همچنین برای مدتها عضو Canadian Foundation for Individual Rights بوده و برای چهار سال-۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸- ریاست این بنیاد را برعهده داشته است. از آخرین اقدامات حقوقی جنجالی وی، تلاش برای گرفتن حق رای ۵ دانشجوی دانشگاه مکگیل بود که دولت اقلیت کبک به آنها اجازه شرکت در انتخابات هفتم آوریل را نمیداد و نهایتا دادگاه به نفع یک نفر از آنها رای داد.
علاوه بر پروندههای حقوقی و قضایی، وی به دلیل حمایت علنی از حزب NDP و انتقاد علیه سیاستهای دولت هارپر شهرت دارد. این گفتگو در ماه مارچ ۲۰۱۴ در دفتر وی انجام شده است.
مختاری: سلام و با سپاس از شما…
گری: سلام. خوش آمدید. من پیش از هر چیز میخواهم بپرسم که آیا شما در مجله خود (پرنیان) موضعگیری سیاسی هم دارید؟
- درواقع هم بله و هم خیر. ما به مسائل و مشکلات جامعه ایرانی-کانادایی و موضوعاتی که بر این جامعه تاثیر میگذارد میپردازیم. امروز هم آمدهایم که در این مصاحبه، در مورد سیاستهای دولت کانادا در قبال ایران که به طور مستقیم بر جامعه ایرانی-کانادایی، به عنوان بخشی از بدنه جامعه کانادا تاثیر گذاشته است، نظر شما را جویا شویم. البته ما به دنبال بررسی تاثیر این سیاستها بر دولت ایران از بعد سیاسی نیستیم و بحث ما از زاویه تاثیر این سیاستها بر جامعه ایرانی-کانادایی و از زاویه نقض حقوق مدنی، حقوق بشر و حقوق طبیعی آنهاست. بفرمایید نظر شما در این باره چیست؟
- خوب، من واقعا نمیفهمم که چرا سفارت کانادا در ایران تعطیل شده است؛ در حالی که بسیاری از کشورهای غربی دراین کشور هنوز دارای سفارت هستند. من متوجه نمیشوم که چرا کانادا در این مورد چنین موضع گیری افراطی را در پیش گرفته است؟ چه در مورد درگیریهای سیاسی خاورمیانه و اوکراین و یا هر چیز دیگر. چرا کانادا موضعی سختتر از دیگر کشورهای غربی در پیش گرفته است. درک این موضوع برای من بسیار سخت است. من نمیتوانم درک کنم که چرا کانادا افراطیترین و سختترین موضعگیری سیاسی را درپیش گرفته است. ما غالبا کشور صلحطلبی بودهایم. کشوری که روابط خود را با همه حفظ میکرد و حتی مثلا در جریان بحران موشکی کوبا، رابطه خود را با کوبا برهم نزد. ما روابط حسنهای با کل بلوک شرق داشتهایم و از جمله در تبادل کالا و ارز. درجریان جنگ سرد هم ما هیچ مشکلی برای حرف زدن با رومانی و یا آلمان شرقی نداشتیم و اکنون نمیدانم چرا مشکل داریم. البته شکی نیست که کانادا همواره موضعگیری خود را در موضوعات مختلف اعلام میکند. ما عضو پیمان ناتو هستیم. ما کشور بیطرفی نیستیم. اما در عین حال همیشه روابط خوبی با هر دو طرف داشتهایم و در این مورد هم واضح است که هیچ دلیلی وجود ندارد که نتوانیم همچون گذشته عمل کنیم.
- و شما فکر میکنید خسارتی که این مساله به حقوق جامعه ایرانی-کانادایی وارد میکند چگونه خواهد بود؛ زیرا افراد به عنوان شهروندان هر دو کشور، در هردو طرف از خدمات کنسولی محروم شدهاند.
- بله، آنها از برخی حقوق محروم هستند و این میتواند بسیار سخت باشد. به ویژه بازدیدکنندگان از این کشورها نمیتوانند از حقوق طبیعی خود استفاده کنند. به علاوه این میتواند به افرادی که در کانادا زندگی میکنند هم آسیب برساند. زیرا این حادثه باعث ترویج این تفکر میشود که ایرانیان قانونگریزند یا همگی تروریست هستند. من فکر میکنم که این بخشی از موضوع اسلامهراسی در جامعه ماست. جامعه ما فراموش کرده که زمانی کمونیستها بزرگترین دشمنان ما را در دهه ۱۹۵۰ تشکیل میدادند و حالا هم به نظرمیرسد که همگی نگران اسلام هستند. ما همگی میدانیم که ۹۹ درصد مردم مسلمان همواره مردمی صادق و کوشا بودهاند و هیچ سروکاری با حرکتهای افراطی و تروریستی ندارند و آنها به خوبی دیگر شهروندان ما به زندگی خود مشغول هستند. من فکر میکنم به وجود آوردن فضایی که در آن ایران کشوری متمایز نشان داده شود که همه باید از آن بترسند، خسارتهای فراوانی به جامعه ایرانی وارد میکند که بسیار تاسفآور است. به همین صورت درمورد داشتن حق دریافت ویزا برای افراد. بازدیدکنندگان کشور کانادا هم به دریافت ویزا و خدمات کنسولی در دیگر کشورها نیازدارند تا در هنگام بروز مشکلاتی همچون دستگیر شدن توسط پلیس و یا هر پیشامد دیگر، بتوانند به آنجا مراجعه کنند؛ درست مثل دیگر کنسولگریها. همانطور که مثلا اگر من به عنوان شهروند کانادایی در آلمان باشم، از حقوق من حمایت میکنند. باید بگویم که اگر ما روابط دیپلماتیک عادی و خوبی داشته باشیم، این مشکلات وجود نخواهد داشت. من فکر میکنم در حوزه روابط بینالملل، کشورها باید به جای برهم زدن روابط سیاسی با یکدیگرصحبت کنند.
- در سال ۲۰۱۱ دولت کانادا تحریمهایی را برای دولت ایران در نظر گرفت، اما دامنه این تحریمها بسیار گسترده است و تقریبا همه ایرانیان را شامل میشود و به طور مشخص مردم عادی را بیش از دولت ایران هدف قرار داده است. آیا با این سیاست دولت کانادا موافقید؟
- مشکلی که با تمام این قوانین وجود دارد این است که قرار بود این اقدامات تاثیر بازدارنده بر دولت ایران داشته باشد. مثلا وقتی قانونی وضع میشود که با شرکتهای دولتی قرارداد بسته نشود، تاثیر آن برروی تجارت واضح خواهد بود. من بهشخصه اعتقادی به بایکوت ندارم. اما یک شاهد تاریخی وجود دارد که به نظر میرسد گفته مرا نقض میکند. چرا که به نظر میرسد که اقدامات و قوانین مختلف بر علیه آفریقای جنوبی تاثیرگذار بودند و توانستند به سرنگونی آپارتاید منجر شوند که بدون شک بسیار بسیار لازم وضروری بود. ولی در عین حال به نظر من یکی از احمقانهترین بایکوتها، تحریم کوبا توسط ایالات متحده بود که تاثیری بسیار بسیار منفی در پی داشت. برای من این سوال به وجود آمده است که چرا دولت کانادا نگرانی خود را به کسب و کارهای خصوصی و شخصی افراد نیز تعمیم داده است. منظورم این است که مردم ایران قاعدتا باید بتوانند مانند مردم سایر کشورها شرکتهای خصوصی داشته باشند. بنا براین چرا دولت باید بخواهد این اقدامات را علیه شرکتهای کوچک هم عملی سازد. من در تمامی دوران زندگی خود با بایکوت وتحریم مخالف بودهام. من خودم درسال ۱۹۷۲ یک مشکل شخصی پیدا کردم. در آن زمان من در کشور انگلستان دانشجو بودم و تصمیم گرفتم که از کشور اسپانیا دیدن کنم و فرانکو هنوز در راس حکومت بود. آنها میگفتند که من نمیتوانم از اسپانیا دیدن کنم. میگفتند که رفتن به کشوری که هنوز بر اساس قوانین فاشیستی اداره میشود منطقی نیست. اما من تصمیم گرفتم که به این کشور سفر کنم. زیرا برای من این دیدار مهم بود و به نظر من به عنوان یک فرد غیراسپانیایی کاری نکرده بودم. من به عنوان یک فرد غیراسپانیایی در برابر فرانکو مقاومت کردم. بنا براین به این سفر رفتم و هرگز پشیمان نشدم. من هیچگاه به تحریم کشورها اعتقادی نداشتهام. به عقیده من موقعیتهای بسیار محدودی هستند که در آنها مانند آفریقای جنوبی ممکن است تحریم راهحل مناسبی باشد. اما در کل من با تحریم مخالفم. همینطور از نظر من تحریمها همیشه موضوعی و غرضورزانه هستند. در برههای از زمان آنها کشورهایی را فقط به دلیل چپگرا بودن تحریم میکنند و در زمانی دیگر دلایل و بهانههای دیگر را دستآویز قرار میدهند. به نظر من اگر در دنیای عرب یک کشور باشد که مستحق تحریم باشد کشور عربستان است، آن هم به دلیل رفتارهای نامناسب با زنان. اما میبینید که ما آنها را تحریم نمیکنیم.
ادامه دارد…
ثبت دیدگاه