در جریان تغییرات بازار کار در کانادا، یک روند، کاملا محسوس و مشخص است: بیشتر شدن تعداد کارهای قراردادی.
در گزارشی که اخیرا اداره آمار کانادا منتشر کرده تعداد کارهای قراردادی از سال ۱۹۹۷ به بعد افزایش یافته و در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ نیز به رغم رکود اقتصادی موجود همچنان به رشد خود ادامه داده است. سال گذشته تقریبا ۱ میلیون کانادایی به این شیوه به کار مشغول شدهاند.
در این گزارش میبینیم که بسیاری از افرادی که در ایندسته از مشاغل با شرایط ثابت به کار مشغول شدهاند نیروهایی متخصص و تحصیلکرده هستند. آنها تمایل دارند که در شهرها به کار مشغول شوند و معمولا هم ۱۲ تا ۱۴ درصد کمتر از شاغلین دائمی حقوق دریافت میکنند. در واقع درآمد این عده در سال گذشته بهطور متوسط ۱۹.۶۱ دلار در ساعت بوده در حالی که این رقم برای شاغلین دائمی ۲۲.۷۱ دلار در ساعت بوده است.
در سال گذشته نیمی از کل مشاغل موقت را مشاغل قراردادی تشکیل میدادند و به گفته نویسنده این گزارش، خانم دنیل گالارنو، از سال ۱۹۹۷ به این سو «مشاغل قراردادی یکی از عوامل اصلی رشد در بازار اشتغال موقت بودهاند.»
به اعتقاد او یکی از دلایل این رشد میتواند این باشد که بخش کارهای قراردادی از رکود اقتصادی ضربه کمتری را متحمل شدهاند. بخشهایی چون بهداشت، تحصیلات و ادارات دولتی در زمره این گروه هستند.
اداره آمار کانادا کارهای موقت را به سه دسته تقسیم میکند: کارهای قراردادی، کارهای موردی و کارهای فصلی. بر اساس گزارش اداره آمار کانادا در سال گذشته در مجموع ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار کانادایی به یکی از انواع کارهای موقتی که گفته شد مشغول بودهاند.
برخلاف انتظار موجود و روند کلی در جهان، در این تحقیق این نتیجه به دست آمده است که به طور کلی در سالهای اخیر از سهم کلی کارهای موقت در کل بازار کار کاسته شده و همینطور حجم کارهای فصلی و موردی نیز کمتر از قبل شده است.
البته در همین زمان تعداد کارهای قراردادی با رشد همراه بوده است. در حال حاضر بیشترین تعداد کارهای موقت را کارهای قراردادی تشکیل میدهند و سهم آنها از ۴۷ درصد کل کارهای موقت در سال ۱۹۹۷ به ۵۲ درصد در سال گذشته رسیده است. در واقع حتی طی دوران رکود نیز میزان رشد سالانه این گروه از مشاغل بیش از ۵ درصد بوده است.
معمولا کارهای موقت را از نظر کیفیت کاری دارای پایینترین شرایط میدانند. بهطور متوسط حقوق دریافتی در این نوع از مشاغل به اندازه مشاغل دائمی نیست و مزایای کمتری نیز دارند. این گروه از مشاغل معمولا کمتر دارای اتحادیه هستند و در بیشتر موارد نیز نیمهوقت هستند. درآمد دورهای در این نوع از مشاغل نیز کار را برای شاغلان آنها از نظر داشتن پسانداز برای دوران بازنشستگی سختتر میکند.
اما در این نوع کارها جنبههای مثبتی هم وجود دارد. دانشآموزان و دانشجویان، کارکنان مسنتر یا والدینی که در خانه هستند ممکن است این نوع از کارها را برای ایجاد تعادل بیشتر بین کار و زندگی خود ترجیح دهند. این نوع از کارها میتوانند اولین قدم برای مهاجران باشند. برای جوانترها این نوع از کارها میتوانند سنگ بنای کارهای دائمی در آیندهاشان باشند. این نوع از کارها به کارفرمایان هم اجازه میدهند که به هنگام کم یا زیاد شدن تقاضا در بازار قدرت انعطاف بیشتری داشته باشند.
در سال گذشته هم تعداد مشاغل دائم و هم تعداد مشاغل موقت با رشد همراه بودهاند. آمارهای مختلف از بازار کار نشان میدهند که در ۱۲ ماه گذشته مشاغل دائم ۳.۴ درصد رشد داشتهاند و در همین مدت مشاغل موقت با ۳ درصد رشد همراه بودهاند.
این تحقیق همچنین به بررسی بنگاههای کاری موقت که کارگران و کارفرمایان در آن با هم به کار مشغول می شوند پرداخته است. این نوع از شرکتها از دهه ۱۹۹۰ به این سو رشد بالایی داشتهاند و میزان درآمد آنها از ۱ میلیارد دلار در سال ۱۹۹۳ به ۹.۲ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۸ بالغ شده است.
در این گزارش آمده است: «با وجود اینکه احتمالا تعداد موسساتی که در کانادا به استخدام نیرو پرداختهاند نیز افزایش یافته، اما متاسفانه در مورد تعداد آنها اطلاعات دقیقی در دست نیست.»
در مجموع باید گفت در سال ۲۰۰۵ سهم کارهای موقتی که برای انجام آنها حقوق پرداخت شده به ۱۳.۲ درصد رسیده بوده در حالی که این میزان در سال ۱۹۹۷ فقط ۱۱.۳ درصد بوده است. این سهم در سال ۲۰۰۸ به ۱۲.۲ درصد و بالاخره در سال گذشته به ۱۲.۵ درصد رسید. اداره آمار کانادا بخشی از این موضوع را به رشد جهانیشدن مرتبط میداند که سبب شده تا مبادلات جهانی افزایش یابد و فشار رقابت بیشتر شود.
برای مشاهده اصل مطلب اینجا کلیک کنید.
ثبت دیدگاه