مجید بسطامی
اینترنت در یک دهه گذشته تاثیرات فراوانی بر بازار کار کشورهای مختلف داشته است. مشاغل زیادی را از بین برده، در برخی تغییرات جدی پدید آورده و دهها عنوان شغلی جدید خلق کرده است. اگر یک دهه پیش امکانات مختلف تجارت الکترونیکی و به دنبال آن دولت الکترونیکی مطرح شد، سالهای آغازین قرن جدید را باید عرصه تکتازی Web ۲.۰ دانست. اما این پدیده جدید چیست؟ و چه فرصتهایی را در بازار کار کشورها به عرصه آورده است؟
پدیده وب ۲.۰ در واقع به کاربردهای وسیع اینترنت در حوزه ارتباطات اجتماعی Social Networking اشاره دارد جاییکه بلاگ (انتشار مداوم دیدگاههای یک کاربر برای سایرین در واقع انتشار مداوم خاطرات و نظرات برای سایرین)، Wikis (به مشارکتگذاری تولید و انتشار اطلاعات از سوی کاربرها به عنوان منابع اطلاعاتی)، Tagging (تیترگذاری یا هر نوع علامت گذاری برای یک عنصر در وب که مورد استفاده خود کاربر یا سایرین قرار بگیرد)، کامنتگذاری (ارائه اظهارنظر درباره یک پدیده درون وب توسط سایر کاربران) و… بازیگران اصلی وب میشوند و وب سایتهایی چون Wikipedia، Facebook، Twitter، Delicious و نظایر آنها که هر یک نمایشگر بخشی از نبوغ خالقانشان در بهرهگیری از امکانات جدید وب محسوب میشوند گوی رقابت را در میدان خلاقیت نوین میربایند.
این تنها یک روی سکه است. تاثیر این وب سایتها و این امکانات در بازار کار حکایت دیگری است. پیش از همه باید به کاربران این گونه ابزارها توجه کرد یعنی نسلهای جوانی که با فاصله زیاد از والدینشان به مشتریان معتاد این سایتها تبدیل شدهاند. بدین ترتیب هیچ بیزینس موفقی که هدفگیری آن جوانان زیر ۲۵ سال باشد بدون رجوع به این ابزارهای جدید نمیتواند در دنیای امروز موفق عمل کند چون اساساً بعید است که در خارج از فضای وب اصلاً دیده شود. به همین دلیل است که کمپانیهای بزرگ دنیا روز به روز بیشتر به این موج میپیوندند و راههای بهرهگیری خلاقانهتر از فیسبوک و تویتر را جستجو میکنند. آنها میدادند که نه تنها مشتریان بالقوه بلکه مدیران آتی خود را باید از همین طریق بیابند.
دیگر به ندرت یک سایت فروش آن لاین را میتوان یافت که برای مخاطبان خود امکان کامنتگذاری یا ارزشگذاری کالاها را فراهم نکرده باشد که در غیر این صورت رقابت را به رقیبش باخته است چون امروزه یکی از منابع اصلی مشاوره برای خرید یک کالا، دیدن یک فیلم یا مطالعه یک کتاب همین کامنتهای دیگران و نتیجه ارزیابی آنهاست.
نکته دیگر جابجایی مراجع دانش است. چند سال پیش وبلاگها تنها به عنوان محلی برای نگارش خاطرات شناخته میشدند اما امروزه تعداد وبلاگهای تخصصی آنقدر زیاد شده که یک متخصص در حوزه خاص علمی بدون آگاهی از برترین وبلاگهای آن حوزه بعید است که بتواند اطلاعات خود را به روز نگاه دارد.
بسیاری از متخصصان امروزه دیگر برای ارائه دستاوردها و ایدههای جدید خود در انتظار چاپ مقالاتشان در آخرین ژورنال تخصصی نمیمانند بلکه در وبلاگ خود به این کار اقدام میکنند. لذا یک راه آگاهی از مثلاً تغییرات بازار کار یا تحولات آتی اقتصادی یافتن معتبرترین وبلاگها و دنبال کردن ایدههای آنهاست. از سوی دیگر خود همین وبلاگها منجر به شهرت و درآمدزایی افرادی شدهاند که پیش از این بعید بود از مجاری سنتی بتوانند چنین راه درازی را طی کنند. در واقع امروزه یک وبلاگ خوب میتواند شما را در مسابقه با رقیبانتان به شدت پیش بیاندازد به شرطی که واقعاً چیزی برای عرضه کردن در آن وبلاگ داشته باشید.
در مکانهای بعدی پادکستها هم همین نقش را به گونهای دیگر ادامه میدهند. شاید برای معرفی این جابجایی در عرصه وب مقایسه ویکیپدیا با بریتانیکا جالب باشد. در حالیکه هنوز در محافل علمی بر سر میزان اعتبار مقالات ویکیپدیا اختلاف است و مراکز آکادمیک رسماً از پذیرش آن به عنوان یک مرجع علمی معتبر اجتناب میورزند همه معترف هستند که حداقل برای آغاز مطالعه یک پدیده، ویکیپدیا یک مرجع قابل اتکاست. اساتید بسیاری را سراغ دارم که ویکیپدیا را به عنوان مرجع در تکالیف کلاسی قبول نمیکنند اما در صورت نیاز به آگاهی از پدیدهای، اولین سرچ باکسی را که به کار میگیرند ویکیپدیاست و تازه ویکیپدیا تنها یکی از هزاران ویکی وجود در فضای وب و البته مشهورترین آنهاست.
البته یک این تنها یک سوی ماجراست. پدیده های جدید خطراتی هم دارند. مثلاً تاکنون چند مورد دیده شده که مدیران شرکتها در زمان استخدام نیروهای کیفیتر خصوصاً در پستهای مدیریتی، درجستجوی سوابق افراد در میان این ابزارها خصوصاً فیسبوک برآمدهاند (بر اساس قوانین کار در نورثآمریکا، کارفرمایان نمیتوانند در زمان مصاحبه و گزینش شغلی، مستقیما از افراد درباره مسائل و اعتقادات شخصی آنها از جمله سن و سال، وضعیت تاهل، تعداد فرزند، دین و باورهای شخصی و نظایر اینها پرسش کنند) و در مواردی هم با دیدن عکسهای ولنگارانه آن افراد در مهمانیهای دوستانه (که خصوصاً در میان افراد جوان بسیار شایع است) با بهانههای دیگر از استخدام آنها سرباز زدهاند. به همین دلیل بسیاری از مشاوران کاریابی به نسل جوان تذکر میدهند که مراقب پروفایلهای خود در چنین سایتهایی باشند.
بهر حال خوب یا بد، ابزارهای وب ۲.۰ نقشی کلیدی در ابعاد مختلف بازار کار آینده ایفا میکنند و لذا آشنایی دقیق با آنها و بیش از آن، بکارگیری آنها اگر نگوییم یک ضرورت، که برآورنده فرصتهای بهتر و بیشتر برای شماست.
ثبت دیدگاه