مجید بسطامی
مطالب مرتبط اینجا می آیند.
کسانی که دو نوشتار گذشته را که یکی درباره تفکیک کاریابی در مسیر حرفهای و یا تغییر مسیر شغلی و دیگری درباره اهمیت اقدام سریعتر و قبل از مهاجرت برای آغاز مسیر اصلی کاریابی بود مطالعه کردهاند شاید بپرسند که چرا بحث کاریابی را از این نقطه آغاز کردهام؟ در حالیکه معمولا دیگران چنین نقطهای را برای آغاز انتخاب نمیکنند. قصد و هدف نگارنده آن مطالب تاکید ویژه روی دو موضوع بود. اول اینکه اگر شما مسیر درست کاریابی را حداقل از دو سال قبل از ورود به کانادا آغاز کنید و خود را برای نیازهای بازار کار کانادا تربیت و آماده کنید نتیجه و شیوه کاریابی شما در کانادا تفاوت زیادی خواهد کرد. یعنی این طوری نیست که دو سال قبل از ورود فقط حدود ۲۲ ماه با دو ماه قبل از ورود اختلاف زمانی داشته باشد؛ این فاصله میتواند به اندازه اینکه شما اساسا در کانادا مجبور به انتخاب یک مسیر شغلی دیگر و در نتیجه نوع دیگری از زندگی باشید تفاوت کند. وقتی به یاد بیاوریم که مهاجرت یعنی آغاز یک زندگی جدید در کشور و شرایطی متفاوت که احتمالا بیش از نیمی از عمر باقیمانده ما در آنجا سرخواهد شد و در مقابل، روند آمادگی برای مهاجرت و دریافت ویزا تنها بین ۲ تا ۶ سال زمان میبرد تفاوت دو بحث روشنتر خواهد شد.
نکته دوم این است که میخواهم در ذهن شما از همین الان بحث احتمال نیاز به تغییر مسیر شغلی career transition را باز کنم تا اگر ضروری شد، آن را هم با آمادگی ذهنی و مهارتی مناسب دنبال کنید چون یکی از دلایل عدم موفقیت در اشتغال برای برخی ایرانیان این است که خیلی دیر تصمیم به تغییر مسیر شغلی میگیرند و در زمان انتخاب مسیر جدید، دقت و توجه کافی و لازم ندارند و به همین دلیل احتمال اینکه در این مسیر دوم هم خطا کنند هست. به همین دلیل در ادامه این سلسله مطالب خواهید دید که هر دو موضوع در دستور کار هست یعنی هم تلاش میشود که شما را با مسیر جستجوی شغل حرفهای و کاریابی در حوزه تخصصی خود آشنا کنیم و هم با مسیر دیگری که در صورت تمایل به تغییر زمینه کاری، باید طی کنید.
خوب فرض کنیم که شما میخواهید شروع کنید. یعنی الان دارای تخصصی هستید و میخواهید ببینید که اگر قرار باشد از همین امروز برای آغاز مسیر کاریابی موفق شروع کنید چه باید انجام دهید.
توصیه من این است که اول یک قراری با خودتان بگذارید؛ اینکه شما نیاز به یک کار تحقیقی-پژوهشی جدی دارید. یعنی قبل از هر اقدامی باید به چند سوال کلیدی که تعدادی از آنها را در دو مقاله قبلی بیان کردهایم پاسخ دهید و یافتن پاسخ این سوالات مهم، یک کار جدی پژوهشی است که باید با دقت و حوصله انجام شود. اینکه بگویید «فلانی را میشناسم که در این زمینه در کانادا فعالیت میکند، با او صحبت میکنم» کافی نیست. ممکن است شرایط این فرد، تجربیاتش، تحصیلاتش، سن و سالی که این کار را آغاز کرده و مهارتهایی که داشته یا بعد پیدا کرده و مسیری که برای رسیدن به این مرحله گذرانده تفاوتهای جدی با نمونه شما داشته باشد پس در عین حال که به این فرد به عنوان یک نمونه مناسب از منابع اطلاعاتی فکر میکنید اما کار را تمام شده ندانید و پژوهش خود را به همه زمینههای لازم که به آنها اشاره میکنیم تعمیم دهید. هر چقدر شما تصویر روشنتری از وضعیت رشته شغلی خود در کانادا پیدا کنید، هم بهتر تصمیم میگیرید و هم بهتر خودتان را آماده خواهید کرد پس برای این اقدام وقت، حوصله و حتی هزینه کافی در نظر بگیرید تا بعدا دهها برابر آن خسارت پرداخت نکنید.
فراموش نکنیم که قرار شد در اولین حرکت ببینیم آیا میخواهیم در همین رشتهای که تجربه و تحصیلات داریم در کانادا ادامه مسیر بدهیم یا مجبوریم که تغییر مسیر شغلی بدهیم. ببینیم برای اینکه تکلیف این فضیه را روشن کنیم باید چه کنیم و در واقع اگر این کار را درست انجام دهیم عملا وارد (مقدمات) مسیر کاریابی شدهایم.
خوب، حالا شما آمادهاید برای اینکه این گام را بردارید. اولین گام به عقیده بسیاری از علما و متخصصین این حوزه، ارزیابی شخصی self-assessment یا نوعی خودشناسی است. این کاری است که خیلی پیشتر در دوره دبیرستان باید انجام میدادهایم تا با همه ظرایف آن آشنا شویم اما متاسفانه این امر بسیار مهم، در ایران خیلی رواج ندارد و به همین دلیل بسیاری از ما به مسیرهای شغلی خود کاملا تصادفی پرتاب شدهایم! چرا فلان رشته تحصیلی را خواندهایم؟ چون از میان یک صد و اندی انتخاب که در دهها حوزه مختلف پراکنده شده بودند، برای این یکی به ما پذیرش دادهاند. چرا در فلان شرکت آغاز به کار کردیم؟ چون برادرمان آنجا سمتی داشت یا دوستش یک کارهای بود و الی آخر. حالا به هر دلیلی که ما در گذشته ارزیابی شخصی انجام ندادهایم الان که میخواهیم تکلیف اینده شغلی خود در کانادا را روشن کنیم مجبوریم که این کار را انجام دهیم. بعدا توضیح خواهم داد که آنها که در رشته خود خیلی متخصص هستند مراحل کمتری را در ارزیابی شخصی پیش رو دارند اما آنها که از نظر تخصصی، در سطح پایینتری قرار دارند بهتر است (و باید) این کار را به طور کامل انجام دهند تا در مراحل بعد، از نتایج این ارزیابی کمال استفاده را ببرند و مجبور به دوبارهکاری نشوند. البته منظور از متخصص بودن، عنوان یا جایگاه بالاتر نیست. در هر رشته شغلی هرچقدر هم که ساده به نظر برسد برخی افراد به دلیل تجربه، آگاهی، تحصیلات و ممارست، متخصصتر از دیگران در همان رشته هستند حال میخواهد مهندسی هستهای باشد یا رفوکردن لباس. ممکن است فردی در رشته رفوکاری آدم خیلی متخصصی باشد اما کس دیگری در رشته الکترونیک به رغم عناوین شغلی دهانپرکن، تخصص خیلی بالایی نداشته باشد.
یک نکته را هم همین جا به شما متذکر میشوم. چند گام بعدتر از این، شما برای کاریابی نیازمند به آماده کردن رزومه کاری و کاورلتر خواهید شد که عملا بدون آنها کاریابی موفق مقدور نیست. اگر میخواهید در آن زمان دردسر زیادی متحمل نشوید و نتیجه کارتان به دردبخور شود سعی کنید این مرحلهی «ارزیابی شخصی» را با صبر و حوصله و دقت انجام دهید. هیچ بخش از این مرحله شوخی یا پیش پا افتاده نیست و آنها که چنین میپنداشتهاند بعدا پشیمان شدهاند.
امتزاج کلی و شخصی
قبل از اینکه مراحل مختلف ارزیابی شخصی را تشریح کنیم و کارهایی که در هر مرحله باید صورت بگیرد با شما درمیان بگذاریم یک مورد دیگر هم قابل طرح است. بیایید با خود صادق باشید و قبل از اینکه ارزیابی شخصی را به صورت دقیق آغاز کنید، خیلی خودمانی و دوستانه از خودتان بپرسید که شما دقیقا چکاره اید و چقدر در این کارتان آدم خبره و متخصصی هستید. مثلا اگر مهندس عمران هستید واقعا با تعاریفی که از یک مهندس عمران واقعی (نه هر کسی که از رشته عمران در دانشگاه فارغالتحصیل میشود) در ذهن خود دارید و نمونه مهندسینی که در حوزه کاری خود در ایران میشناسید از ده امتیاز به خودتان چند میدهید؟ ۹، ۷، ۵، ۴، یک یا صفر؟ اهمیت این پاسخ بسیار زیاد است. کسی که واقعا براساس صداقت و مقایسه با نمونههای فعال در بازار به خودش نمرهای بالاتر از ۷ میدهد در یک سناریو قرار میگیرد و کسی که کمتر از ۵ میدهد یک سناریوی دیگر و مسئله برای کسانیکه به خودشان ۵ تا ۷ میدهند (و بسیاری از افراد یک حوزه تخصصی، در این رنج قرار میگیرند) شکل و شمایل خاصتری به خود میگیرد. البته این نوع ارزیابی فقط جنبه اجمالی و کلی دارد و موارد دقیقتر را باید بعدا اشاره کنیم اما همین که شما با خودتان خلوت کنید و صادقانه این پرسش را از خود بپرسید و جوابی حدودا مبتنی بر حقیقت بدهید تاثیر زیادی در ادامه راه دارد. این کار را انجام دهید تا در نوبت آینده وارد بحث اصلی ارزیابی شخصی شویم.
ثبت دیدگاه