در پست مرتبط قبلی به دلایل اهمیت پیگیری اخبار مربوط به ترندها و تحولات آتی اشاراتی کردیم. در این پست به موضوع اخبار تغییرات جمعیتی جامعه و تفاوت علایق نسلها میپردازیم.
گاهی یافتن تمایلات بازار و تخمین از آنچه در حال وقوع است و در چند سال آینده نبض بازار میشود درست در جلوی چشمان ما در حال وقوع است. اصلا ما بخشی از خود دریا هستیم که آب را حس نمیکنیم و بنابر این از مزایای ادراک آن غافل میمانیم.
در همه دو دهه گذشته تولیدکنندگان و عرضهکنندگان ابزارآلات کوچک (گجت) خصوصا آنها که در کار طراحی، تولید و توزیع وسائل اکترونیکی، کامپیوتری و مخابراتی ارزانقیمت شخصی بودهاند بسیار موفق شدهاند. چرا؟ چون ارزیابی تحولات جمعیتی در دهه ۸۰ نشان میداد که در دو دهه بعد طیف سنی نوجوانان و جوانانی که به دلایل مختلف خیلی بیشتر از همسن و سالان نسلهای قبلی پول در میآوردند یا بر روی مادرخرجهای خانه تاثیر مستقیم و موثر دارند در حال فزونی هستند. در واقع، به دلیل سیاستهای کنترل جمعیت و کمرغبتی ساکنان جوامع صنعتی به زاد و ولد و همچنین اشتغال هر دو والدین با یک وضعیت خانوادگی ویژه روبرو بودهایم که در سالهای قبلی کمتر مشابهت داشت.
لطفاً به این تصویر توجه کنید! خانوادهها عموما ۳ یا ۴ نفره هستند یعنی پدر و مادری جوان یک یا دو فرزند دارند و هر دو شاغل هستند. پس درآمد خانواده بالا و به همان نسبت سهم هر فرزند نیز بسیار بالاتر از قبل بوده است. دور بودن پدر و مادر از خانواده سبب میشود که آنها این فقدان را با تمایل به خرید مداوم هدیه برای تنها فرزند یا فرزندان کمتعداد خود جبران کنند. حتی تعداد خانوادههای دو نفره (حضور تنها یکی از والدین و به همراه یک فرزند) در این مدت مرتبا افزایش یافته که وضعیت قبلی را تشدید میکند. در واقع والدین تمایل زیادی پیدا میکنند که فقدان حضور خود را با تهیه انواع جدید ابزار و آلات کامپیوتری، گوشیهای تلفن همراه، دستگاههای پخش کننده موسیقی، ابزار بازیهای کامپیوتری و صدها وسیله ریز و درشت دیگر که بازار سرگرمیسازی حتی به اسامی دیگری چون ابزار ارتباطی یا کمک آموزشی اما با هدفگیری این نسل به بازار عرضه کرده جبران نمایند.
از سوی دیگر این فرزندان به محض گذر از ۱۴-۱۵ سالگی از طریق اشتغال در فعالیتهای فصلی و پارهوقت تابستانی درآمد قابل توجهی کسب کرده و میکنند و چون خرجی هم ندارند آن را صرف گجتخریدن میکنند. برای این خانواده ۳۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار هزینه برای خرید چنین وسایلی در یک فصل عجیب نیست. همینها بوده که در دهه گذشته شرکتهایی چون اپل را به سودآوریهای غیر قابل باور رسانده است. الان مشاهده یک نوجوان یا جوان ۱۳ تا بیست و چند ساله که در جیبش آیفون (یا یکی دیگر از انواع اسمارتفونهایSmartPhones رقیب)، در گوشش هدفون آیپاد (در حالیکه اسمارتفون وی همین قابلیت را دارد) و بر روی دوشش کوله یک نوتبوک یا نتبوک انداخته و در صف محصول جدید آیپد iPadایستاده که هیچ چیزی به مجموعه آن تکنولوژیهای دیگر اضافه نمیکند و فقط در شکل و شمایل یا نحوه ادغام قابلیتهای محصولات قبلی متفاوت است پدیده عجیبی نیست. در واقع، اگر غیر از این باشد عجیب است.
فقط به عنوان یک نمونه بارز دیگر از همین موضوع، کافی است به تغییرات طیف فیلمهای سینمایی از دهه ۷۰ به این سو و غلبه یافتن سینمای ۱۲ سالهها که بخش اعظم تولیدات سینمای خانوادگی را شامل میشود دقت کنید تا ببینید چگونه این نوع سینما که با هدف گرفتن جوانان و نوجوانان ۱۲ تا ۱۶ ساله، عملاً همه اعضا خانواده را به سینما میکشاند به مرور جایگزین همه انواع ژانرهای کلاسیک شد.
منظور از بیان این مثالها چیست؟ تذکر اینکه تغییرات جمعیتی و تمایلات بازار در این حوزهها و مشابه آنها در چند دهه آینده به شدت در حال تغییر است و کسانی برنده این بازیها هستند که این تغییرات را خوب دریابند و از آنها بهرهبرداری کنند.
در اینجا طرف صحبت ما صرفا نه حقوقبگیران و نه کارمندان شرکتها و موسسات بلکه بیشتر مدیران و افراد صاحب بیزینس، خویشفرمایان و همه آنهاست که اهل ایدهپردازی و سرمایهگذاری برای عملی کردن آن ایدهها هستند. در میان این گروه از افراد کسانی موفقتر خواهند بود که این طوفان تغییرات را بهتر رصد و تصویرسازی کنند و خود را چند گام جلوتر از رقبا برای آینده آماده سازند.
در کتاب معتبری که چند سال پیش یکی از نویسندگان موفق حوزه کاریابی آمریکا منتشر کرد به نکته مهمی اشاره شده است. وی در آنجا با نام بردن از نسلهای آمریکا از دهه ۲۰ به این سو اشاره میکند که الان در بازار کار و خدمات در آمریکای شمالی ۵ نسل مختلف (نسل generationبه این معنا که دارای ویژگیهای شخصیتی مجزا هستند و ملاک آن فقط تفاوت سنی نیست) در حال کار، زندگی و فعالیت هستند. او شرکتهایی را مثال میزند که در بالاترین اعضای بورد یا شورای شرکت افرادی با بیش از ۸۰ سال سن و شیوه فکری و زندگی خاص خود که قبل از وقوع جنگ جهانی دوم شکل گرفته بر کار گروههایی نظارت میکنند که برخی از آنها با کمتر از ۲۰ سال سن در عصری بار آمدهاند که جز انواع تجهیزات مرتبط به تکنولوژی ارتباطات و آیتی، کامپیوتر و اینترنت چیزی ندیدهاند. افرادی که در کنار هم و با فاصله یکی-دو متری به جای گپ زدن برای هم SMSمیفرستند! و مدتهاست که برای نگارش بیش از ۱۰ کلمه، از کاغذ و مداد استفاده نکردهاند و…همین وضعیت در بازار مصرف هم اتفاق افتاده است. یعنی چنین نیست که نظیر دهههای تا قبل از هشتاد میلادی، به سادگی بتوان مشتریان را طیفبندی کرد و یک وزن ۶۰ یا ۷۰ درصدی به گروه مشتریان قالب نسبت داد و بقیه گروههای سنی را در اقلیت مطلق دستهبندی کرد.
به همین دلیل، آگاهی دقیق، عمیق و کیفی از پراکندگی و توزیع جمعیت و طیفبندی مشتریان بالقوه سازمان یا شرکت، تغییرات آنها در دو دهه آینده، راههای حفظ آنها و از همه مهمتر وارد کردن گروهها و طیفهای دیگر به جمع مشتریان اهمیت جدی به خود میگیرد. شاید طراحی محصولات و کالاهایی که طیفهای بسیار بیشتری را شامل میشوند یکی از پیادمدهای چنین وضعیتی است. مثلا دقت کنید که همین آیپد iPadشرکت اپل از نظر امکانات، وزن و سهولت در کاربرد چقدر از نظر طیف سنی مشتریانش ابزار مناسبتری نسبت به سایر وسایل مشابه است. یعنی به همان اندازه که نوجوانان به دلیل قابلیتهای ارتباطی یا توانایی در داونلود سریع فیلم و موسیقی و از همه مهمتر دسترسی به سایتها و ابزار social networkingنظیر فیسبوک و توییتر از آن ذوق میکنند، شاغلین و بیزینسمنها به دلیل سبکی و سهولت در حمل و نقل، عمر زیاد باتری، قدرت بالا در بهرهگیری از تکنولوژی بیسیم wirelessو بهرهگیری از انواع applicationsو افراد مسن به دلیل سبکی فراوان و سهولت در تغییر اندازه و نوع فونتها با آن راحت هستند. چنین پدیدهای نشان میدهد که مدیران بازاریابی اپل تغییرات جمعیتی را با چه دقتی دنبال میکنند.
چون پیشتر از سینما مثال زدیم جا دارد به فیلمی مثل آپ (بالا) Upاشاره کنیم که به ظاهر برای کودکان و نهایتاً نوجوانان با فورمت فیلمسازی مناسب آنها (انیمیشن) تولید شده اما به طرز متفاوتی در جذب تمام اعضای خانواده و خصوصا کهنسالان موفق بوده تا جاییکه برخی از مفاهیم مطروحه در آن اصولا برای این قشر گنجانده شده است. آیا این به دلیل غلبه سنی بیبیبومرها نیست. حتی کمپانیهای فیلمسازی هم میدانند اگر قرار است کارتونهای بچهها نظیر دو یا سه دهه پیش پرفروش باشند باید پدربزرگها و مادربزرگها بیشتر رغبت به دیدن آنها داشته باشند.
در پست آتی با مثالهایی توضیح خواهم داد که چه مقولاتی برای ایدهپردازیهای آتی مناسب است.
ثبت دیدگاه