جولی کزین: ماهنامه MoneySence/ ترجمه: نادیا غیوری
در بخشهای اول و دوم این مقاله، توصیههای مفید یک برنامهریز مالی را مطالعه کردید. شاید برخی از آنها از نظر مخاطبی که در ایران زندگی میکند بدیهی به نظر برسد اما باید در نظر داشت که تنوع فرصتهای هزینهکرد و سرمایهگذاری در کانادا بسیار زیاد است و از این نظر برنامهریزی درست مالی یکی از مهمترین روشها برای اداره یک زندگی موفق و دستیابی به یک بازنشستگی کمدغدغه خواهد بود. در این نوبت، آخرین بخش از این توصیهها به اطلاع شما میرسد.
۹- برای خود یک سیاست سرمایهگذاری تعیین کنید
هر برنامه حرفهای مالی دارای یک بخش است که به سیاستهای سرمایهگذاری میپردازد و به آن IPS میگویند. در این برنامه توضیح داده میشود که سرمایههای یک فرد بهتر است چگونه سرمایهگذاری شوند. در این برنامه قوانینی که میتوانند از شما سرمایهگذار منظمتری بسازند، مکتوب و مدون میشود. داشتن یک IPS به شما کمک میکند تا بتوانید مطابق برنامه خود حرکت کنید و وجود آن در مقاطعی که بازار حالت باثباتی ندارد شما را از تغییر مسیر دادن بازمیدارد.
یک حالت مرسوم در این برنامه این است که در سرمایه شما باید همیشه نسبت ۶۰ درصد سهام و ۴۰ درصد سرمایهگذاری با درآمد ثابت برقرار باشد. چشمانداز زمانی مورد نظر شما و میزان ریسکپذیریاتان میتواند این نسبت را تغییر دهد. هر چه قدر زمان مورد نظر شما طولانیتر و دورتر و هرچه میزان ریسکپذیریاتان بالاتر باشد، میزان تساوی این دو نسبت با هم بیشتر میشود. اگر نزدیک به زمان بازنشستگی هستید و نیازمند درآمد باثباتتری از سرمایهگذاری خود هستید، معمولا سرمایه شما باید بیشتر به اوراق قرضه تبدیل شود.
به علاوه در یک IPS میزان بازگشت مالی که شما بهطور سالانه انتظار آن را دارید مشخص میشود. این رقم معمولا برای یک سرمایهگذاری بلندمدت مثلا بیست ساله یا بیشتر حدود ۵ تا ۶ درصد در سال است. در این IPS درباره بیثباتیهای احتمالی که ممکن است اتفاق بیفتند نیز برای شما گفته خواهد شد. برای مثال حتما به شما میگویند که در هر دوره ۱۰ ساله این احتمال هست که یک سقوط ۱۰ درصدی در میزان سرمایه خود را تجربه کنید و شما باید آمادگی پذیرش چنین شرایطی را داشته باشید.
۱۰- وصیتنامه داشته باشید
هر بزرگسالی که سرمایهای دارد و دارای همسر و فرزند نیز هست باید وصیتنامه داشته باشد. یک وصیتنامه مناسب و بهروز شده، تنها چیزی است که شما را مطمئن میسازد بعد از فوتتان داراییاتان همانگونه که دوست داشتهاید صرف یا تقسیم خواهد شد. اگر وصیتنامه نداشته باشید، در واقع به قوانین استانی خود اجازه دادهاید که هر طور که در آنها لحاظ شده در مورد داراییهای شما تصمیم بگیرند. اگر هم فکر میکنید که دارایی شما بعد از فوتتان به طور اتوماتیک به همسرتان میرسد، اشتباه میکنید. در بسیاری از نقاط کانادا فرزندان بر شریک زندگی مقدم هستند. بدون وصیتنامه، تنها همان بخشی از دارایی شما به شوهر یا زنتان میرسد که در قانون مشخص شده و باقی این مقدار سهم فرزندانتان میشود.
۱۱- برنامه نهایی خود را معلوم کنید
یک برنامه مالی معمولا از پنج بخش تشکیل شده است. اولین بخش نشان میدهد که در حال حاضر در چه وضعیتی قرار دارید. دومین بخش شامل اهداف مالی اصلی شما یا به عبارت دیگر موقعیتی است که میخواهید به آن برسید. سومین بخش یک بررسی ساده از موجودی دارایی است. چهارمین بخش نشاندهنده گامهایی است که برای رسیدن به اهدافتان باید بردارید. این قسمت شامل درآمدها و هزینههای شما، مروری بر بیمههای شما، نمایی از برنامههایتان برای بازنشستگی و بالاخره نمایی از برنامهریزیاتان در زمینه املاک است. بخش آخر یعنی بخش پنجم هم- که معمولا یک سند جداگانه است- برنامه سیاست سرمایهگذاری Investment Policy Statement شماست که نشان میدهد داراییهای شما چطور باید سرمایهگذاری شوند.
برای اینکه تصویر بهتری از یک برنامه مالی داشته باشیم بیایید با هم برنامه مالی یک زوج فرضی، پتی و والتر برگلاند ۳۴ ساله که در شهر هلیفکس زندگی میکنند، را مرور کنیم. آنها دو دختر دارند به نامهای دبرا و مری که به ترتیب ۵ و ۲ ساله هستند. درآمد خانواده آنها مجموعا ۱۱۰ هزار دلار در سال است و بعد از صرف همه هزینهها و پرداخت همه پولها، در پایان سال ۲۰ هزار دلار برایشان باقی میماند.
در برنامه آنها ۵ هدف اصلی مشخص شده که عبارتند از پرداخت ۲۰ هزار دلار قرض، پسانداز ۵ هزار دلار طی دو سال آینده برای یک سفر خانوادگی به Disney World، پرداخت وام ۱۵۰ هزار دلاری خانه طی ۱۵ سال، پسانداز ۶۰هزار دلار در حساب RESP دخترانشان برای تحصیلات تکمیلی آنها و بالاخره بازنشستگی آسان و راحت در سن ۶۰ سالگی.
در ادامه این مجموعه از اهداف، بخش بعدی یعنی شرح ساده و مشخصی از میزان داراییهای آنها آمده است که مبلغ ۸۲ هزار دلار را نشان میدهد. محاسبه درآمدها و هزینههای این زوج نشان میدهد که سالانه ۲۰ هزار دلار پول مازاد برایشان باقی میماند. روشی که آنها برای رسیدن به اهدافشان با استفاده از این پول در نظر گرفتهاند به شرح ذیل است: در سال اول کل این مبلغ ۲۰ هزار دلار صرف پرداخت قرضها خواهد شد. در سال دوم ۵ هزار دلار از مازاد درآمد برای سفر خانواده به Disney World صرف خواهد شد، ۵ هزار دلار برای پرداخت اضافه به بدهی وام خانه اختصاص داده خواهد شد، ۵ هزار دلار را در حساب RESP فرزندانشان و ۵ هزار دلار آخر را نیز به نام پتی در یک حساب RRSP همسران پسانداز خواهند نمود. این دو نفر با هم توافق کردهاند که تا زمانی که اهدافشان تغییر خاصی نکرده، هر سال همین روش را برای صرف ۲۰ هزار دلار اضافی درآمدشان ادامه دهند.
آنها بعد از مشاوره با یک نماینده بیمه به این نتیجه رسیدند که بیمهای که در حال حاضر از طرف کارفرما مشمول حال آنهاست برایشان نسبتا کافی است اما فقط تصمیم گرفتند تا میزان بیمه عمر والتر را به ۳۰۰ هزار دلار افزایش دهند. در بخش برنامهریزی برای بازنشستگی هم این زوج فرضهایی را در نظر گرفتند: آنها تصمیم گرفتند که والتر تا ۶۰ سالگی به کار خود به عنوان یک فیزیوتراپیست و تحت پوشش بیمه بازنشستگی بیمارستان ادامه دهد و پتی نیز به عنوان یک مددکار اجتماعی نیمهوقت به کار خود ادامه داده و هر سال ۳۰ هزار دلار درآمد داشته باشد. والتر به محض خلاص شدن از شر قرضهای خانواده (منهای وام مسکن)، پسانداز سالانه ۵ هزار دلار در یک حساب RRSP به نام پتی را آغاز کند. در این صورت این زوج میتوانند امیدوار باشند که در زمان رسیدن به بازنشستگی حتی بیش از آنچه لازم است پول داشته باشند. وصیتنامه و وکالتنامههای آنها هم همه مرتب است.
سند دوم یعنی Investment Policy Statement یا IPS، برنامه سرمایهگذاری خانواده برگلاند را مشخص میکند. تحمل ریسک آنها در حد متوسط است و در حال حاضر هم نیاز چندانی به درآمد حاصل از سرمایهگذاری خود ندارند. بنابر این سرمایهگذاری به نسبت ۶۰ درصد سهام و ۴۰ درصد درآمد ثابت برای آنها مناسب به نظر میرسد. این زوج دوست دارند که سرمایهگذاریاشان در زمینههای مختلف و با کمترین هزینه انجام شود. بنابر این سیاست آنها میگوید که هر زمان که ممکن باشد به سراغ سرمایهگذاریهای با وجوه شاخص کم و یا معاملات ارز بروند.
به علاوه در IPS آنها آمده است که هر سال سرمایه خود را بررسی کنند و در صورت لزوم میزان تخصیص داراییهایاشان را مجددا به همان نسبت ۶۰ به ۴۰ تنظیم کنند. در ضمن در این برنامه تاکید شده که تغییرات ناگهانی در بازار نباید مبنای تغییر رویه آنها قرار بگیرد. این بخش مانع از این میشود که آنها از روی ترس یا به دلیل طمع، تصمیمات آنی بگیرند یا تغییر مسیرهای شدید بدهند.
خیلی خب! کار تمام شد. حالا دیگر شما یک برنامه مالی برای بقیه عمرتان دارید. از این لحظه به بعد، هر وقت اهدافتان تغییر کرد، در پی آن باید اصلاح برنامه اولیهاتان هم اتفاق بیفتد.
البته در این حال هم همچنان باید از برنامهاتان پیروی کنید. گرچه ممکن است در جریان اجرای این برنامه بهتدریج دیدگاهتان درباره نحوه هزینهکرد و سرمایهگذاری داراییتان هم تغییر کند، بنابراین ایجاد تغییر در برنامه مالی دیگر آنقدرها هم که به نظر میرسید کار سختی نخواهد بود.
همیشه از این مطمئن باشید که در مسیر تعیینشده حرکت میکنید، حداقل هر یک سال یکبار زمانی را به مرور برنامه مالیخود اختصاص میدهید و در صورت لزوم آن را به روز میکنید. اگر هر وقت با یک حادثه مالی یا حیاتی بزرگ مثل سقوط شدید بازار، ازدواج یا تغییر شغل مواجه شدید میتوانید این برنامه را کنار بگذارید. خانم میزگالا میگوید: «این برنامه برای حمایت از شما در مسیر زندگی است. وقتی پول و مسائل مالی خود را به بخشهای کوچکتر و قابل مدیریت تقسیم کنید، خواهید دید که دیگر این دو مورد چیزهای ترسناکی نیستند. اگر به این برنامه متعهدانه عمل کنید میبینید که زندگی مالی و عاطفیاتان چه رشد قابل توجهی پیدا میکند.»
ثبت دیدگاه