یادآوری: این مطلب در دهمین شماره پرنیان کانادا به صورت کامل منعکس شده است.
من برای شما دو سوال دارم:
- آیا پول درآوردن بیشتر، شما را خوشحالتر و شادتر میکند؟
- آیا برای دوران بازنشستگی خود برنامهای دارید؟
این دو سوال به نظر به هم ربطی ندارند ولی هر دو یک وجه مشترک دارند: و آن پول است.
یکی به حال ربط دارد و دیگری به آینده.
لطفا نگویید که پول بیشتر، شما را خوشحال نمیکند و گرنه من فکر میکنم که شما یا مادر ترزا هستید یا یک بودایی در تبت که به پول اهمیت نمیدهد اما مطمئن هستم که شما هیچکدام از آنها نیستید چون مشغول خواندن این مقاله هستید. اما فراموش نکنید که این پول بیشتر نیست که شما را خوشحال میکند بلکه اینکه آن پول را چطور و در چه راهی صرف میکنید مهم است، مثل صرف کردن پول در راههای خیر و کمک به مستمندان.
چه شما پول پیشتر را الان بخواهید و یا در آینده، باید به طریقی آن پول را درآورید و این پول درآوردن را من «پول درآوردن فعال» مینامم، پولی که در واقع شما با صرف وقت، انرژی، استعداد، و تجربهتان به دست میآورید. حال اگر میخواهید که پولی بیشتر از آن درآورید، وقت، انرژی، استعداد، و تجربهتان خود موانع بازدارنده خواهند بود چرا که همه آنها محدودیت دارند، بالاخص وقت و زمان شما.
حالا سئوال این است که چطور میتوانید بطورغیر فعال و غیر مستقیم پول درآورید، پولی که لازم نباشد وقت زیادی برایش صرف کنید؟ نکته بسیار خوب برای درآمدهای غیرفعال آن است که مهم نیست که شما کجایید و به چه کاری مشغول، تا مادامیکه آن چرخه متوقف نشده است، پول به حساب شما وارد خواهد شد.
یکی از بهترین روشهای پدید آوردن درآمد غیرفعال، سرمایهگذاری پول است. در مقالات قبل به روشهای مختلف سرمایهگذاری مانند بورس املاک، سرمایهگذاری در بانک و سرمایهگذاری در مسکن اشاره کردیم. من شخصأ سرمایهگذاری در مسکن را ترجیح میدهم برای اینکه ریسک کمتری دارد، پروسه بسیار سادهای دارد، درآمدزایی بیشتری نسبت به دیگر روشها دارد، میزان درآمدش کاملا قابل پیشبینی است وهرکسی با هر سطح دانشی میتواند انجامش دهد. اگر من میتوانم این کار را انجام بدهم، مطمئن هستم که شما هم میتوانید اینکار را حتی بهتر از من انجام دهید. سرمایهگذاری در مسکن موشک هوا کردن نیست، باورکنید.
مطمئن هستم که حالا دارید فکرمیکنید که پول بیشتری درآوردن فکر بدی نیست و به شما امکان میدهد که زمان بیشتری را با خانواده خود سپری کنید و یا بتوانید بیشتر به مسافرت بروید و یا بتوانید به افراد مستمند کمک بیشتری کنید ( من به این مورد اعتقاد راسخ دارم که برای بیشتر پول درآوردن باید بیشترهم به جامعه کمک کرد.) اما یک ندایی ته ذهنتان دارد به شما نهیب میزند که سرمایهگذاری در مسکن ایده خوبی نیست یا اینکه شما از پس اینکار بر نمیآیید. پیشنهادم به شما این است که به خواندن مقاله ادامه دهید و به هفت بهانهای که من در اینجا به عنوان موانع سرمایهگذاری در مسکن معرفی کرده و در ادامه، واقعیتهای پنهانی که پشت هر بهانه هست مطرح کردهام دقت کنید تا احساس مثبتی به امر سرمایهگذاری در مسکن پیدا کرده و بتوانید گام اول را در آن جهت به درستی و با قوت بردارید.
بهانه اول: من نیازی ندارم و تمایلی هم ندارم که سرمایهگذار باشم. شغل من درآمد کافی برای من ایجاد میکند وکاملا راضی هستم.
پاسخ به بهانه اول: شما بهتر است که به سرمایهگذاری رو آورید چرا که شغل شما همیشگی نیست، نمیتوانید پیشبینی کنید که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد.
شما الان شغل و درآمد خوبی دارید و حتی بخشی از پول خود را در بانک نگهداری میکنید. هرچه شما پیشتر پول درآورید، بیشتر اعتماد به نفس پیدا میکنید و به طبع بیشتر خرج میکنید و به طور کلی روش زندگی خود را بر اساس درآمدتان تغییر میدهید. البته شما همچنان در حال ذخیره کردن پول خود در بانک هم هستید ولی در مقابل، خرجتان هم بالاتر رفته است. حالا اگر اتفاق غیر مترقبهای پیش بیاید و مجبور به ترک شغل خود شوید یا برای نگهداری از یکی از اعضا خانواده ساعتهای کمتری را کار کنید یا به دلیل اوضاع بد اقتصادی درآمد کمتری کسب کنید، آنجا زمانی است که شما به سراغ ذخیره پول خود میروید تا بتوانید بحران را پشت سر بگذارید؛ اما بهتر نبود اگر شما یک محل درآمدی مجزا داشتید که در اوضاع بحرانی شما را حمایت میکرد و هیچ ربطی به اینکه اوضاع اقتصادی درچه وضعی هست نداشت؟
بهانه دوم: مهم نیست که من بخواهم یا نیاز داشته باشم، من نمیتوانم و فرصتش را هم ندارم.
پاسخ به بهانه دوم: تا تلاش نکنید نمیدانید چه چیزی امکانپذیر هست و چه چیزی امکانپذیر نیست و در ضمن لازم نیست که همیشه به امور نظارت کنید.
رابرت کیوزاکی (Robert Kiyosaki) که یک نویسنده و سرمایهگذار معروف درامر مسکن است میگوید: «مردم به چیزی باور میکنند که میخواهند باور کنند. آنها به هر طریقی بهانهای پیدا میکنند که مانع میشود که ببینند چه چیزی امکانپذیر است و چه چیزی امکانپذیر نیست و وقتی یک بهانه مناسب پیدا کردند، آن بهانه همه باورشان را پر میکند.»
شما باید دست بکار شوید و با دیگر سرمایهگذارها مشورت کنید و با افراد پرتجربه شراکت کنید تا تجربه کافی پیدا کنید و خودتان به تنهایی بتوانید اقدام کنید.
بهانه سوم: سرمایهگذاری کار پیچیدهای است.
پاسخ به بهانه سوم: سرمایهگذاری مثل هرکار دیگری میباشد، یک سیستمی دارد و شما میتوانید بخشی را انجام دهید که در آن توانمندتر هستید.
روش و فرآیند سرمایهگذاری در مسکن بسیار ساده است. پس از یاد گرفتن آن شما میتوانید بخشی را دست بگیرید که در آن بهتر هستید مثل پیدا کردن خانه، یا تخمین بودجه برای تعمیرات ضروری درخانه، یا حسابداری، یا پیدا کردن مستأجربرای خانه.
انجام هرکاری برای اولین بار سخت است ولی با تکرار و ممارست شما بهتر و با تجربهتر میشوید.
ادامه دارد…
ثبت دیدگاه