در پستهای قبلی به موضوع محدودیتهای جدید برای تقاضای ویزای مهاجرت نیروهای متخصص از طریق فدرال و راههای جایگزین از جمله اقدام از طریق کبک اشاراتی شد. در اینجا میخواهیم با جزییات بیشتری درباره ویزای سرمایهگذاری از طریق استان کبک و دلایل مفید و اقتصادی بودن چنین کاری برای بسیاری از متقاضیان بپردازیم.
شاید در وهله اول پیشنهاد این نوع ویزا با توجه به هزینههای بالای آن عجیب به نظر برسد یا پیشنهاد دهنده به دوربودن و ناآشنایی با واقعیتهای جامعه ایران متهم شود اما در اینجا توضیح خواهیم داد که چنین نیست. تردیدی نیست که این مسیر و روش، هم به دلایل مالی و هم شروط قانونی، برای همه علاقهمندان به مهاجرت به کانادا مقدور و ممکن نیست اما خواهیم دید که انتخاب آن خیلی اقتصادیتر از آن چیزی است که بسیاری میپندارند و با انتخاب مسیرهای دیگر عملا مجبور میشوند هزینههای بسیار بیشتری پرداخت کنند. همچنین توضیح میدهیم که چرا باید در این باره زودتر دست به اقدام زد.
آیا دریافت اقامت کانادا به پرداخت ۱۲۰ هزار دلار میارزد؟
گهگاه از سوی کسانی که در اندیشه دریافت ویزای کانادا هستند و شرایط آنها به گونهای است که تقاضا برای سایر انواع ویزاها ممکن نیست یا بنا به دلایلی آن میزان انتظار برای دریافت ویزا مقدور نیست با این پرسش روبرو شدهایم که «آیا پرداخت هزینههای این ویزا منطقی است؟»
اجازه دهید در ابتدا فرض را بر این قرار دهیم که پرسشگر، دغدغه بهرهبرداری از فرصتهای اقتصادی و سرمایهگذاری در کانادا را ندارد یا به این موضوع به صورت جدی فکر نکرده است بلکه میخواهد سایر مزایای چنین کاری را بسنجد. در اینجا برای شفاف کردن موضوع تنها به یکی از مسائل بسیار عادی که هر روز در کنپارس با آن روبرو هستیم یعنی ماجرای تحصیل فرزندان و مقایسه اقتصادی دو روش میپردازیم.
فرض کنید دوستی فرزند پسری دارد که تا ۲-۳ سال دیگر به دلایل قانونی ممنوعالخروج میشود و یا اینکه اصلا برای ادامه تحصیل وی در اندیشه استفاده از فرصتهای تحصیلی خارج از کشور و ویزای دانشجویی است. چنین فردی اگر بتواند فرزندش را از طریق ویزای دانشجویی به استان کبک که ارزانترین (و در عین حال تعدادی از باکیفیتترین) دانشگاهها و پایینترین هزینههای جاری زندگی در کانادا را داراست بفرستد به جای اینکه (بسته به رشته تحصیلی مورد نظر) مثلا نظیر سایر پدران و مادران ساکن کبک، سالی ۴ تا ۱۰ هزار دلار شهریه دانشگاه پرداخت کند باید چیزی حدود سه و نیم تا ۴ برابر آن برای فرزندش به عنوان دانشجوی بینالمللی پرداخت نماید.
اگر به اینها هزینههای دیگری نظیر اقامت، درمان و مانند اینها را اضافه کنیم (که در بسیاری از موارد برای دانشجویان بینالمللی بیشتر است) خواهیم دید که این فرد در سال حداقل ۲۵ هزار دلار بیشتر از یک شهروند کبکی هزینه زندگی و تحصیل خواهد داد و معنای این سخن این است که تحصیلات تنها یک فرزند وی برای اتمام دوره لیسانس بیش از هزینه تمام ویزای سرمایهگذاری کبک (در حال حاضر) خواهد بود. با این تفاوت که فرزندش با یک ویزای دانشجویی کانادا نمیتواند تا پایان تحصیل در کانادا کار کند و اعضا خانواده وی اگر بخواهند با وی دیدار داشته باشند باید برای دریافت ویزا و پرداخت هزینهها و دردسرهای مربوطه وقت، انرژی و هزینه گزافی بپردازند.
نوبت بعد که فرزند ایشان خواست در مقاطع بالاتر، ادامه تحصیل دهد (که تقریبا همه برای اینکه در کانادا بمانند این را به عنوان اولین گزینه، انتخاب میکنند) اختلاف هزینههای دو نوع ویزا سر به فلک خواهد زد. از اینها گذشته برخلاف یک کبکی، فرزند ایشان نمیتواند از وامها و تسهیلات متنوع دولتی استفاده کند و برای ریز و درشت امور زندگی باید بیشتر از بقیه دانشجویان هزینه کند. اگر فردا روزی هم خواست برای ادامه تحصیل به کشور دیگری مثلا آمریکا برود باید همه قصه سعی و تلاش برای دریافت ویزای دانشجویی را دوباره تکرار کند.
حالا با انواع مشکلات و معضلات روحی، فکری و اخلاقی که تحصیلات دور از خانواده، میتواند افراد جوان را تهدید کند و همچنین دلنگرانیها و فشارهایی که به پدران و مادران خصوصا مادران وارد میشود کاری نداریم.
البته همه اینها با این فرض است که فرزند ایشان بتواند ویزای دانشجویی بگیرد که این خودش حکایتی است. یعنی احتمال اینکه در مراجعه به سفارت کانادا، فرد مصاحبهگر رسماً بپذیرد که این آقای جوان فقط به قصد تحصیل میخواهد راهی کانادا شود و بنابر این میتواند از ویزای دانشجویی استفاده کند به دهها فاکتور و در راس همه آنها به تشخیص و سلیقه آن افسر بستگی دارد در حالیکه در سیستم ویزاهای مهاجرتی پارامترهای متعددی تعریف شده و نظر افسر مهاجرت تنها ارزیابی و مقایسه کردن شرایط فرد با آن پارامترهای روشن است و در واقع، در این سیستم ارزیابی، میزان اهمیت نظر و سلیقه او به حداقل ممکن کاهش یافته است.
به اینها اضافه کنید که اگر فرزند این فرد در کانادا و به عنوان یک فرد مقیم آن کشور بخواهد واقعا تحصیل کند و حداقل شرایط را دارا باشد بالاخره از یک دانشگاه یا کالج در میان صدها و هزاران مرکز آموزشی پذیرش خواهد گرفت اما از ایران چنین امکانی فراهم نیست و دایره انتخابها بسیار محدود است.
اینها فقط به شرطی است که این دوست فرضی ما یک فرزند داشته باشد اما با توجه به اینکه متوسط خانوار در ایران بیش از چهار نفر است (که در خانوادههای با پدر و مادر مسنتر این عدد بالاتر است) در واقع وی باید حداقل برای دو فرزند خویش همه این کارها و هزینهها را قبول کند. خصوصا که اگر برای یک فرزند بشود و برای دیگری نشود خود این موضوع هزاران مشکل به دنبال خواهد داشت. حالا مجموعه اضافه هزینههای تحصیل دو فرزند (با فرض دریافت ویزای دانشجویی) را مثلا در مقطع لیسانس محاسبه کنید که چه بسا در همان سه ترم اول از همه هزینههای ویزای سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
سناریویی که در بالا بیان شد اصلا عجیب و غریب و دور از ذهن نیست. هر روزه در کنپارس با مراجعات زیادی روبرو هستیم که متقاضیان تنها برای خروج فرزندان از کشور و ادامه تحصیل آنها حاضر هستند هزینههای بسیار زیادی پرداخت کنند. خیلی از آنها ناچار میشوند به کشورهای اروپایی رجوع کنند که هزینههای زندگی در آنها چندین برابر آمریکای شمالی است و هیچ چشماندازی برای اینکه فرد پس از تحصیل بتواند در آنجا اقامت بگیرد وجود ندارد؛ قوانین اقامتی مرتبا تغییر میکنند و برای دارندگان ویزاهای موقت دشوارتر میشوند.
ممکن است کسی بگوید که فرزندان من الان هنوز تا این سنین فاصله دارند و مثلا ۱۰-۱۲ سالشان بیشتر نیست. این افراد توجه ندارند که نخست، تلاش برای دریافت ویزای اقامت به هر شکل آن زمان میبرد و فاصله چند ساله در مقیاس با متوسط انتظار اصلاً طولانی نیست و چه بسا برای فرزندان کم سن و سالتر از این سنین هم باید از هماکنون اندیشه کرد.
دوم اینکه، معلوم نیست دو سال دیگر شرایط و ضوابط دریافت ویزای سرمایهگذاری به همین شکل امروز باشد. کما اینکه در پنج سال گذشته مرتبا شرایط مهاجرت دشوارتر و تعداد متقاضیان بیشتر شده است.
بیان واقعیاتی در باره فرصت مهاجرت در آینده
هم اکنون بحث مهاجرت به کشورهای اروپایی برای افراد عادی (و فاقد خویشاوند) تقریبا منتفی است؛ برای آمریکا هم بیشتر باید به شانس و اقبال در پیروزی در لاتاری امید بست. تنها چند کشور انگشتشمار وجود دارند که هم چنان سیاستهای مهاجرپذیر روشن دارند. اما آنها هم مرتبا در حال تنگتر و گزینشیتر کردن مسیرهای مهاجرپذیری متناسب با نیازهای خود و شرایط بینالمللی هستند.
ممکن است پرسیده شود که چگونه در حالی که این همه درباره برنامههای گسترده کشورهایی چون کانادا برای تامین نیازهای جمعیتی و بازار کار سخن میگوییم همزمان به سختتر شدن ملاکهای انتخاب و محدودتر شدن شرایط مهاجرپذیری اشاره میکنیم؟ آیا این سخنان در تضاد و تناقض با یکدیگر نیستند؟
واقعیت این است که هر دو بیان، درست و دقیق هستند. هم کانادا روز به روز به مهاجر بیشتری نیاز دارد و هم مهاجرشدن در کانادا روز به روز دشوارتر میشود به این دلیل که افراد بسیار بیشتری به مهاجرت به کشوری چون کانادا علاقه نشان میدهند و تعداد افراد واجد شرایط نیز مرتبا افزایش مییابد. سه دهه پیش در کشورهای پرجمعیتی مثل چین یا هند، افراد بسیار محدودی میتوانستند از نظر تحصیلی و تجربه شغلی یا پرداخت هزینههای مهاجرتی، برای این کار اقدام کنند اما بیش از دو دهه رشد مداوم اقتصادی، اجتماعی و علمی در این کشورها و سایر کشورهای مشابه بر تعداد افراد واجد شرایط به صورت چندین برابر افزوده است.
یادمان باشد که همین واقعیت است که تشکیلاتی نظیر گروه ۸ را به گروه ۲۰ مبدل میکند چرا که حداقل نیمی از کشورهای اضافه شده به این گروه، در شرایط فعلی اوضاع اقتصادی بسیار پرثباتتری از اکثر اعضا اولیه این شورا، خصوصا اولین اقتصاد جهان، آمریکا دارند.
از سوی دیگر تعداد زیادی از ساکنان این کشورهای به سرعت در حال رشد با اینکه شرایط زندگی مناسبی در کشورهای خود دارند اما دریافتهاند که داشتن حق شهروندی کشوری مثل کانادا، زمینههای رشد اقتصادی و اجتماعی آنها حتی در کشور خودشان را افزایش میدهد بنابر این از این فرصت برای جهشهای بلند اجتماعی در زمان بازگشت به سرزمین مادر استفاده میکنند.
در مجموع اگر چه کانادا در آینده خیلی بیشتر از امروز مهاجر خواهد گرفت اما با رقابت روزافزون بین متقاضیان مهاجرت در قرنی که سازمان ملل آن را قرن مهاجرت نامیده، شرایط دریافت اقامت کانادا نیز سختتر میشود. پس حداقل به همین دلیل «اقدام امروز بهتر از فرداست.»
حالا با این محاسبات اگر کسی برای دریافت اقامت کانادا از این مسیر و روش استفاده کند و چنین هزینهای را پرداخت نماید آیا کار اقتصادی انجام داده یا غیراقتصادی؟
نگاهی متفاوت به امکانات ویزای سرمایهگذاری کانادا و کبک
آنچه در باره کاهش هزینههای تحصیلی فرزندان بیان شد فقط نمونهای از یکی از منافع جنبی این نوع ویزا است اما منافع اصلی را کسانی کسب میکنند که بخواهند در خارج از مرزهای ایران فعالیت اقتصادی انجام دهند. کافی است تفاوت بین داشتن پاسپورت کانادایی با غیر از آن در امور تجاری و کسب و کار را از هموطنان شاغل و ساکن در دوبی، مالزی یا آسیای جنوب شرقی سوال کنیم. این تفاوت فقط در این نیست که با پاسپورت کانادایی امروز تقریبا سفر به هر جایی از جهان و جستجوی فرصتهای اقتصادی رقابتیتر به سادگی و تنها با خرید بلیط هواپیما فراهم است، موضوع بسی فراتر از اینهاست.
آیا اینکه پشتوانه فعالیتهای اقتصادی شما اعم از تامین اعتبار یا تهیه بیمههای ضروری یا نقل و انتقال ارز، رویال بانک کانادا یا یکی دیگر از بانکهای معتبر این کشور باشد با وضعیتی که چنین نباشد برابر است؟ بسیاری از سرمایهداران و سرمایهگذاران ایرانی-کانادایی مدتهاست که از چنین امکاناتی و همچنین برخورداری از امکان فعالیت در یک اقتصاد باثبات، برنامهمحور، با کمترین موانع قانونی و رو به پیشرفت نهایت بهرهبرداری را انجام داده و فعالیتهای تجاری و اقتصادی خود را در اندازههای بینالمللی تعریف کردهاند. بنابر این کسانی که به بهرهگیری از فرصتهای جهانی در حوزههای مختلف کار و کسب و تجارت میاندیشند، تلاش برای دریافت اقامت کشوری مثل کانادا را یکی از بزرگترین سرمایهگذاریهای زندگی خود میدانند و از این فرصت به راحتی درنمیگذرند اگر چه ممکن است اندازه کار و کسب امروز آنها چندان وسیع و پردامنه نباشد.
چرا اقدام امروز بهتر از فرداست؟
گفتیم که به دلیل روند رو به رشد رقابت متقاضیان ویزا و در نتیجه، افزایش رو به تزاید دشواریهای این راه، علاقهمندان واجد شرایط هر چه زودتر اقدام کنند بهره بیشتری از این اوضاع به دست خواهند آورد اما در شرایط حساس این روزها، اهمیت اقدام سریع بسیار بیشتر و نتایج آن ملموستر شده است.
شما از تاریخی که این یادداشت نوشته میشود (اول جولای ۲۰۱۰) شاید کمتر از سه ماه فرصت داشته باشید که از ویزای سرمایهگذاری کبک حداکثر بهره ممکن را ببرید. به زودی تغییر قانون اعلام شده، رسما اجرایی میشود و این موردی نیست که اما و اگر داشته باشد همانطور که در مورد ویزای سرمایهگذاری فدرال عملا اتفاق افتاده است. معنای این سخن این است که در این فرصت بسیار کوتاه، هم شرایطی که برای تقاضا باید داشته باشید بسیار سادهتر است و هم مبلغی که برای تسهیلات بانکی مربوط به این ویزا باید پرداخت نمایید. مقایسه کنید شرط اثبات دارایی یک میلیون و ششصد هزار دلاری را با دارایی هشتصد هزار دلاری و رقم پرداختی ۲۲۰ هزار دلاری را با رقم ۱۲۰ هزار دلاری. ما در اینجا به تفاوتهای متعدد این دو روند اشاره کردهایم و نمیخواهیم آن حرفها را تکرار کنیم اما مهم اینجاست که هر گامی که شما در این دو ماه به گونهای بردارید که به دریافت ویزا منجر شود در واقع، حداقل ۱۰۰ هزار دلار صرفهجویی برای شما به همراه خواهد داشت. سرمایهای که با آن در کانادا به سادگی میتوان یک بیزینس کوچک راهاندازی کرد.
از سوی دیگرهمین اختلاف ۱۰۰ هزاردلاری انگیزه بسیار خوبی برای افزایش زیاد تقاضا در این دوره زمانی است به هر میزان که تاخیر کنید اساسا زمان رسیدگی به پرونده شما با تاخیر بیشتری روبرو شود بنابر این به دلایل متعدد «اقدام امروز خیلی بهتر از فرداست.»
چرا کنپارس میتواند یک همراه مطمئن و یگانه در این مسیر باشد؟
ما در کنپارس سیستم بسیار دقیقی از تنظیم و آمادهسازی پروندههای سرمایهگذاری را دایر کردهایم که نتیجه آن به صفر رساندن خطاهای مرسوم، راحتی متقاضی در آمادگی برای مصاحبه و کوتاه شدن زمان مصاحبه به دلیل شفافیت پرونده مالی متقاضی و راحتی عمل افسر بررسی کننده پرونده است. همچنین در این روش، متقاضیان به وسیله چند جلسه مصاحبه و گفتگوی داخلی توسط بالاترین مراجع کارشناسی شرکت در جریان جزییات مربوط به نحوه آمادهسازی خود قرار خواهند گرفت. در واقع، اگر کارشناسان ما شرایط متقاضی برای دریافت این نوع ویزا را تایید نمایند و وی نیز دقیقا و مو به مو توصیهها و دستورالعملهای کارشناسان را اجرا نماید، هیچ مشکلی برای دریافت اقامت از طریق این نوع ویزا نخواهد داشت.
متقاضیان در مصاحبه ویزای سرمایهگذاری میتوانند از مترجم شخصی استفاده نمایند و توصیه ما نیز به دلایل متعدد همین است. کنپارس با همکاری تعدادی از مترجمین بسیار متخصص و باتجربه که سالهاست به طور اختصاصی در زمینه ترجمه مصاحبههای مهاجرتی کار کرده و از تمام ظرایف و نکات آن آگاه هستند، عملا فرصتی برای مشتریان خود فراهم میآورد تا بدون کوچکترین دغدغهای در فرایند مصاحبه با بالاترین حد کیفیت شرکت کنند.
علاوه بر این، از طریق دهها خدمات جنبی که از طریق سایت و کتابخانه کنپارس در قالب مقالات متعدد، جزوات آن-لاین از جمله «آشنایی با ویژگیهای استان کبک» و گزارشهای تفصیلی اقتصادی در اختیار مشتریان کنپارس قرار گرفته یا در برنامه آینده سایت در دست اقدام است همه زمینههای لازم اطلاعاتی فراهم آمده است تا متقاضی در جلسه مصاحبه، خود را فردی کاملا آگاه به وضعیت اقتصادی و زمینههای تجاری کانادا و خصوصا استان کبک نشان دهد.
همچنین جزوه «آمادگی برای مصاحبه ویزا» که هم اکنون در روی کتابخانه کنپارس در دسترس مشتریان قرار دارد با بیان جزییات کامل به ویژگیهای مصاحبه سرمایهگذاری کبک پرداخته و استراتژیها و رفتارهای مناسب را در پاسخگویی به پرسشها و نحوه حضور در جلسه مصاحبه توصیف کرده است.
به علاوه، چند جزوه آن-لاین کاملا اختصاصی در حال تدوین است که به موضوعاتی چون «روشهای سرمایهگذاری در کانادا»، «راهاندازی کسب و کار شخصی، تاسیس شرکت و تامین منابع مالی ضروری در کانادا»، «راهنمای خرید امتیاز فرنچایز»، «آشنایی با مالیات شرکتها در کانادا»، «قوانین و مقررات واردات و صادرات در کانادا»، «راهنمای سرمایهگذاری در املاک» و «راهنمای سرمایهگذاری در بورس» میپردازند. این جزوات به مرور بر روی کتابخانه قرار خواهند گرفت و مشتریان کنپارس از طریق آنها و در فاصله زمانی تا دریافت ویزا و ورود به کانادا به حجم انبوهی از اطلاعات مرتبط با موضوع کسب و کار و سرمایهگذاری در کانادا دسترسی خواهند داشت که به آنها کمک خواهد کرد گامهای سریع و مطمئن به سوی برنامههای تجاری موفقیتآمیز بردارند.
ما در کنپارس همه برنامهها و رویهها را بر اساس شعار محوری خود «ما به موفقیت شما در سرزمین جدید میاندیشیم» تنظیم و اجرا کرده و خواهیم کرد و به گفته خود استوارانه پایبندیم.
ثبت دیدگاه