در پست قبل درباره شرایط عمومی تحصیل و اشتغال متقاضیان رشته معلمی و تدریس در مدارس نکاتی بیان شد. در این پست بر روی موضوع معلمان مهاجر تمرکز میشود.
شرایط تدریس برای معلمان مهاجر یا مهاجرین علاقهمند به تدریس
معمولا مهاجرینی که میخواهند به شغل تدریس بپردازند سه دسته هستند:
- گروه اول کسانی که در ایران دوره تربیت معلم را گذرانده و چندین سال معلم تمام وقت بودهاند؛
- گروه دوم کسانی که دارای مدرک تحصیلی دانشگاهی بودهاند و به عنوان معلم پارهوقت یا حق تدریسی در برخی مدارس (عموما غیرانتفاعی) تدریس میکردهاند و چه بسا شغل اصلی آنها چیز دیگری بوده است یا بیشتر از طریق تدریس خصوصی امرار معاش میکردهاند.
- گروه سوم کسانی هستند که اساسا سابقه تدریس در ایران به معنای اداره کردن کلاس ندارند و چه بسا تجارب آنها به تدریس به برخی اعضای خانواده یا تدریس خصوصی محدود شود.
واقعیت این است که تفاوت عمدهای بین گروه اول و دوم برای دریافت مجوز کار وجود ندارد و عملا بعد از بررسی مدارک مشخص میشود که طی کردن دوره حداقل یک ساله تربیت معلم در دانشگاههای کانادا برای گروه اول هم الزامی است. البته باید پذیرفت به دلیل تفاوتهای زیاد بین دو سیستم آموزشی ایران و کانادا، گذراندن این دوره هر چقدر هم که سبب تاخیر در ورود فرد به سیستم شود نهایتا به نفع او است.
تفاوت بین این دو گروه بیشتر پس از دریافت مجوز خود را نشان میدهد. کسی که سابقه تدریس طولانی دارد معمولا میتواند رزومه بهتری تهیه کند و از دشواریهای مصاحبه بهتر گذر کند و لذا سریعتر کار به دست آورد. همچنین چنین فردی معمولا میتواند در زمانی که پروسه دریافت مجوز در جریان است با تدریس داوطلبانه در مدارس خصوصی یا بزرگسالان، مستندات بیشتری از سابقه کار در کانادا برای خود فراهم کند که باز هم در فرایند جستجوی شغل اصلی مفید و کاربردی است. شکی نیست که برای هر دو گروه موضوع زبان انگلیسی یک بحث بسیار مهم است که بعدا به آن میپردازیم.
برای گروه سوم تدریس یک موضوع چلشیتر است چون علاوه بر پیمودن مسیرهای اصلی معرفی شده، کسب تجربه کاری قبل از ورود رسمی به سیستم اهمیت زیادی دارد. معمولا چنین فرصتهایی برای این گروه خیلی دشوارتر فراهم میشود ضمن اینکه آنها باید مطمئن شوند تدریس در مدارس و کنترل کلاسی که طیف مختلفی از افراد با پسزمینههای گوناگون فرهنگی و قومی در آن حضور دارند کاری است که با تصور آنها از این شغل مطابقت دارد. به افراد این گروه توصیه میشود قبل از انجام هر گونه اقدامی با بهرهگیری از ابزارهای شناسایی یک فیلد کاری که خصوصا در موضوع تغییر فیلد کاری در همین سایت به بحث گذاشته شده است، جزییات بیشتری درباره این کار و میزان علاقه و آمادگی خود کسب کنند.
سایر مدارک
شما برای تقاضا دادن و پس از طی مسیر آموزشی فوق باید مجموعهای از مدارک تحصیلی اعم از ریز نمرات دورههای تحصیلی و سوابق شغلی (خصوصا اگر بخواهید برای تدریس دروس تکنیکی تقاضا دهید) به زبان انگلیسی یا فرانسه یا ترجمه رسمی به همراه تکمیل فرمها و پرداخت هزینه مربوطه (۱۲۰ دلار برای سال ۲۰۱۰) برای کالج معلمان www.parscanada.com/_۹۱۷ارسال نمایید.
علاوه بر این تهیه برگه عدم سو پیشینه از مراجع مذکور در کانادا، مدرک معتبر دال بر وضعیت اقامتی شما (اقامت دائم یا شهروندی) و SIN یا شماره بیمه اجتماعی شما (که در واقع با داشتن آن اجازه کار در کانادا را خواهید داشت) برای این درخواست لازم است. برگه عدم سوپیشینه به دلیل ارتباط شما با بچهها یکی از مدارک مهم این شغل است و بعدها برای درخواست اشتغال در مدارس هم باید آن را مجدد تهیه کنید.
فهرستی از مدارک و مستندات مورد نیاز را میتوانید در این جزوه تفصیلی جستجو کنید. تا زمانی که تمامی مدارک شما کامل نباشد پروسه ارزیابی آغاز نمیشود و مدارک برای شما بازپس فرستاده میشود. بعد از تکمیل همه مدارک این پروسه آغاز شده و در نهایت به شما گفته میشود که آیا شرایط را برای عضویت در کالج دارا هستید یا نه و اگر نه چه کاری باید انجام دهید. مثلا اگر شما بدون گذراندن دوره تربیت معلم در مراکز آکادمیک معتبر کانادا برای ثبت نام اقدام نمایید در نامه چنین کمبودی به شما یادآوری میشود.
آخرین مورد که نیاز به یاداوری است موضوع زبان انگلیسی برای این شغل است (اگر تدریس شما به انگلیسی باشد.) برای این کار شما باید حداقل نمرات زیر را در یک آزمون معتبر کسب کرده باشید:
برای تافل جدید یا اینترنت-بیس (iBT)
Reading ۲۴
Listening ۲۳
Writing ۲۸
Speaking ۲۸
Overall ۱۰۳
برای آیلتس (فقط آکادمیک قابل قبول است) این نمره باید مجموعا ۷ یا بالاتر باشد. همچنین نمره مهارتهای خواندن و شنیدن حداقل شش و نیم و مهارتهای نگارش و سخن گفتن حداقل ۷ باشند. البته برای زبان یک شرط مهم وجود دارد و آن اینکه اگر دوره تحصیل تربیت معلم شما در کانادا بوده باشد (که تقریبا برای همه مهاجرین ایرانی این شرط صادق است) شرط زبان ملغی میشود یعنی با گذراندن آن دوره یکساله یا دوساله در دانشگاه، نیازی به ارائه مجدد نمره زبان نیست.
البته فراموش نفرمایید که نمره قابل پذیرش زبان انگلیسی برای چنین دورهای در دانشگاههای کانادایی معمولا از اعداد بیان شده پایینتر نیست و به همین دلیل زبان انگلیسی میتواند یک سد مهم برای بسیاری از علاقهمندان به تدریس در کانادا باشد که برای گذر از آن باید برنامهریزی درازمدت و از قبل از ورود به کانادا داشت.
معمولا مهاجرین (ایرانی) چه میکنند؟
بسیاری از مهاجرینی که دارای حداقل مدرک لیسانس از کشور خود هستند و در این حوزه موفق بودهاند معمولا مسیری را برگزیدهاند که در اینجا بیان میشود.
ابتدا برای یک دوره فوقلیسانس در رشتههایی که علوم پایه در آنها اهمیت بیشتری دارد یعنی مثلا نیاز به ریاضی، فیزیک و یا شیمی در آنها بیشتر است (اگر تدریس چنین دروسی مورد نظرشان باشد) تقاضا میدهند. معمولا چنین دورههایی برای اخذ پذیرش و انجام تکالیف به سطح پایینتری از مهارتهای زبان انگلیسی نیازمند هستند، اخذ پذیرش از آنها به صورت کلی راحتتر است، با نیازهای شغلی تدریس در آینده هماهنگی بیشتری دارند و از همه مهمتر به دانشجو این فرصت را میدهند که مفاهیمی را که با آنها آشنا است یک بار دیگر به زبان انگیلسی مرور کند تا تدریس آنها به این زبان برایش آسانتر باشد. اگر امر تحصیل را با جدیت دنبال کند، چنین فردی میتواند در زمان یک سال و نیم این دوره را به پایان برساند.
سپس وی در یک دوره یک ساله تربیت معلم که شرط ورودی زبان انگلیسی آن پایینتر باشد ادامه تحصیل میدهد. حتی دورههایی در کانادا وجود دارند که به صورت فشرده در ۹ ماه برگزار میشوند. اگر در سمستر آخر دوره فوق لیسانس کارهای مقدمات این رشته برای دریافت پذیرش انجام شود و بلافاصله خود دوره در سمستر بعد آغاز شود، عملا فرد مورد نظر در فاصله دو سال و تیم آماده ورود موفقیتآمیز به بازار کار میشود؛ چون همه تحصیلاتش در کانادا بوده برای دریافت مجوز هیچ مشکلی ندارد و برای کارفرمایان نسبت به رقبایی که مدرک فوقلیسانس کانادایی ندارند اولویت دارد.
البته بسیار مهم است که فرد متقاضی در همه این سالها از طریق فعالیتهای پارهوقت به عنوان مربی، مدرس جایگزین (در مدارس خصوصی برای یک تا چند جلسه محدود) و دستیار معلم (در حل تمرینها و برگزاری امتحانات) در این فاصله دو ساله هم کسب تجربه کرده باشد و هم سابقه کار کانادایی در رزومهاش درج شده باشد. بدون چنین فعالیتهایی و به صرف تحصیلات، کاریابی بسیار دشوار خواهد بود.
توجه داشته باشید که قبل از هر چیز لازم است فرد به این اعتماد به نفس دست یابد که میتواند مطالب علمی را به زبانی غیر از زبان مادری به افرادی که ممکن است دارای ضرایب هوشی متفاوت باشند (نظیر همین وضعیت در ایران) تفهیم کند. چنین اعتماد به نفسی در خلال این دو یا سه سال به دست خواهد آمد. بعد از آن، اعتماد به نفس در زمینه کلاسداری است که به مرور کسب میشود.
در پست بعدی به برخی نکات تکمیلی و همچنین وضعیت شغلی این رشته، نرخ بیکاری و حقوق و مزایا خواهیم پرداخت.
درباره معرفی اجمالی مشاغل:
هر هفته شاهد پرسشهای زیادی در باره مشاغل متفاوت در نقاط مختلف کانادا هستیم. برخی از آنها در فهرستی قرار میگیرند که قرار است از طریق پستهای تشریحی یا جزوات آن-لاین معرفی مشاغل به تفصیل معرفی شوند. اما گروهی دیگر از مشاغل در قالب مقالات خیلی کوتاه و بر اساس پرسشهای خوانندگان سایت بررسی میشوند. بدیهی است در صورت افزایش تقاضاها یا تنوع پرسشها در باره این رشته هم مقالات مفصلتر تهیه خواهد شد. شما میتوانید از طریق ارسال ایمیل به کنپارس، ما را در جریان نیازهای اطلاعاتی خود قرار دهید.
|
ثبت دیدگاه