برچسب » خاطرات مهاجرت

برگ سیزده بعلاوه یک مونترالی
12 سال قبل

برگ سیزده بعلاوه یک مونترالی

نیکا کیا پرانتز باز، قلب بنده امروز بی‌اندازه خوشحال می‌باشد! نمیدونم چرا، اصلا سر جاش بند نمیشه، مدام میپره بالا و پایین. گاهی احساس می‌کنم  میخواد بیاد بیرون از قفسه صدریم! خیلی تند میزنه و خیلی نامرتب! خلاصه اینکه سر از پا نمیشناسه! واسه همین خوشحالیش، تصمیم گرفتم به کامنتها جواب بدم! حالا اینها چه […]

سیزدهمین برگ از دفتر خاطرات مونترالی!
12 سال قبل

سیزدهمین برگ از دفتر خاطرات مونترالی!

نیکا کیا امروز یه کمی خصوصی‌سازی بخش غیر خصوصی در پیش داریم! مطالب مرتبط اینجا می آیند. تلفنمو که راه انداختم، با کارت تلفنی که دست و پا کرده بودم، به خونه زنگ زدم. صدای جیغ خوشحالی مادرم مو به تنم صاف کرد. پدرم با خنده بغض صداش رو قایم می‌کرد. مادربزرگم حق حق گریه […]

شرایط «معمولی» تلفن همراه در مونترال
12 سال قبل

شرایط «معمولی» تلفن همراه در مونترال

نیکا کیا سرم ازمسائل بانکی درد گرفته بود. دلم یه کافی‌شاپ خوشگل معمولی می‌خواست که بشینم ۴ تا آدم بی‌خیال معمولی ببینم، یه قهوه داغ معمولی بخورم با یه کیک خوشمزه معمولی و بعدش راه غیرمعمولیم رو ادامه بدم. ولی باید اول یه تلفن واسه خودم دست و پا می‌کردم. اصلا یادم نبود روز قبل […]

برخی کشفیات بانکی در مونترال: کارت اعتباری (Credit Card)
12 سال قبل

برخی کشفیات بانکی در مونترال: کارت اعتباری (Credit Card)

نیکا کیا یه زمانی تو زندگیم فکر می‌کردم فقط واسه خرید کردن یا پرداخت مبالغ از طریق اینترنت خوبه! فکر می‌کردم یه چیزیه  که میتونم باهاش از هرجای دنیا پول از حساب خودم خرج کنم. ولی اینطور که بهم گفتن، خیلی خوبه آدم یک عدد کارت اعتباری واسه خودش دست و پا کنه. چون جز […]

برخی کشفیات بانکی در مونترال -قسمت اول
12 سال قبل

برخی کشفیات بانکی در مونترال -قسمت اول

نیکا کیا سه تا خیابون اصلی موازی رو می‌شناختم تا الآن؛ از یکیشون برای رسیدن به محل مورد نظر اومده بودم بالا! راستش اینه که خیابون بیش از حد صاف بود و حتی طبق کشفیات سوق‌الجیشی اخیرم قاعدتا به سمت شرق اومده بودم. ولی نمیدونم چرا از اون روز به بعد، اون جهت اسمش شد؛ بالا! تصمیم گرفتم از یه خیابون جدید برگردم. همون خیابونی که اداره SIN‌دهی توش بود رو انتخاب کردم. خیلی کسل کننده بود. تیپ آدمهاش با آدم‌های خیابونی که ازش اومده بودم بالا خیلی فرق می‌کرد. بعداً متوجه شدم اون خیابون که اسمش […]

اولین قدم خیلی به جلو در مونترال
12 سال قبل

اولین قدم خیلی به جلو در مونترال

نیکا کیا در حد یه مسافر چمدونم رو باز کردم. فرداش باید SIN، بانک، تلفن و بیمه رو ردیف می‌کردم. باید به خونه زنگ می‌زدم، به فامیل‌های ساکن امریکا زنگ می‌زدم! یادم اومد که جلو آسانسور دستگاه تلفن عمومی دیده بودم. رفتم پایین. واسه تلفن شهری۵۰ سنت می‌خواست. نفهمیدم واسه چند دقیقه بود! فقط می‌دونستم […]

روز اول، مونترال، سه نقطه!
12 سال قبل

روز اول، مونترال، سه نقطه!

نیکا کیا خداییش اگر قرار بود اون روز یکشنبه رو خیلی خلاصه تعریف کنم، مینوشتم:سه نقطه! حافظه‌ای که از اون روز دارم اونقدر ناقص و بی در و پیکره که خودم گاهی فکر می‌کنم اون روز از زندگیم حذف شده! چیزایی که میدونم، بیشترش رو بعدها کم کم به خاطر آوردم یا یادآوری شدم!     ۴۰ […]

چرا مونترال؟
13 سال قبل

چرا مونترال؟

نیکا کیا … بله! پریوش با چشم‌های برق زده منتظر من بود. اونقدر سفت بغلم کرد که احساس کردم یه عمری میشه ایرونی ندیده… یعنی منم ۱۰ روزه این قدر دلتنگ میشم؟ موقع بغل کردنش یه نیمکت دیدم. ازش خواستم بریم بشینیم. از موقعی که از صندلیم تو هواپیما پا شده بودم یه لحظه هم ننشسته بودم، ۵ ساعتی گذشته بود! زنگ زدیم به خونه… همه خوب بودن. پاشدیم رفتیم که تاکسی بگیریم، پریوش می‌گفت که شانس آوردم که صف نیستش، وقتی اون رسیده بوده، چندین دقیقه هم اونجا تو صف واستادن! یکی از […]

جز راست نباید گفت
13 سال قبل

جز راست نباید گفت

نیکا کیا  سالن تحویل بار خلوت بود. یه جایی بود مربوط به بارهای جا مونده. نزدیک ۵ ساعت از نشستنم می‌گذشت، فکر کردم یقینا چمدونهای بیچاره‌ام  «جا مونده» تلقی شدن! «خانوم ببخشید، من چمدونهامو تحویل نگرفتم هنوز!» نزدیک بود سکته کنه. بلیتم رو گرفت، رفت و با یه دفتراومد . گشت وگشت. اونجا نبودن. اتاق پر بود از چمدون! یعنی ملت غیور یادشون […]

CSQ
13 سال قبل

CSQ

نیکا کیا تو ورقه‌هایی که داده بودم دستش دید برگه CSQنیستش! گفتم که ندارم و فدرالی بودم و میخوام بخرمش. بهم گفت تو فرودگاه از کسی پولی نمی‌گیرن و CSQنمیفروشن. «دیگه نمیشه!» اگر دوران طفولیت بود، احتمالا پا می‌کوبیدم زمین و هوار میکشیدم که من CSQمیخوام! «حالا این CSQبه چه درد میخوره؟» «تا یک سال برای بیمه دولتی و کار و تحصیل. بعد از یکسال شبیه بقیه […]


Notice: Undefined variable: additional_loop in /var/www/html/wp-content/themes/zohour/tag.php on line 17

Notice: Trying to get property 'max_num_pages' of non-object in /var/www/html/wp-content/themes/zohour/tag.php on line 17
مراقب تشابه نام‌ها باشید! مارا با نام کنپارس به دوستان خود معرفی کنید.
This is default text for notification bar